ایسیدور اگوست ماری فرانسیس خاویر کنت در میانه اواخر قرن هجدهم و سال ۱۷۹۸ در مون پولیه فرانسه به دنیا آمد و در میانه قرن نوزدهم و سال ۱۸۵۲ از دنیا رفت. آگوست کنت در طول دوران زندگی خود توانسته با کارهایی که انجام داده بهعنوان پایهگذار جامعهشناسی شناخته شود. اگر بخواهیم بهطور دقیقتر بحث […]
با آمدن اینترنت جهان به مثابه دهکده ای جهانی در نظر گرفته شد و انسان ها زمانی برای نمایاندن خویش به یکدیگر یافتند ،آنچه زمانی بعید می نمود در یک چشم بر هم زدن به امکانی همیشگی تبدیل شد. امروزه هر فردی در سر تا سر جهان با صرف کردن چند ثانیه ی ناقابل می تواند به شبکه ای عظیم از اطلاعلات دسترسی یابد.در این بین ظهور ناگهانی و طوفانی شبکه های اجتماعی و همه گیری این گونه بسترها در زندگی روزمره ،عصر جدیدی را آغاز کرده است. به راستی ما در شبکه های اجتماعی در پی چه هستیم؟ از یک دیدگاه می توان این گونه به مسئله نگاه کرد: هر فرد در شبکه های اجتماعی آن شخصیتی را از خود به نمایش می گذارد که در واقعیت نیست. به عبارت دیگر ما خود را آنگونه که می خواهیم و می پسندیم به نمایش می گذاریم و این خود دلیلی برای ایجاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی است.
آیا با لاکان میتوان جامعهشناس بود؟ استاوراکاکیس در کتاب لاکان و امر سیاسی پرسش مشابهی را در باب استفاده ازنظریهی لاکان در علوم سیاسی مطرح میکند: «لاکان را با سیاست چکار؟». چه ویژگی در اندیشهی روانکاوی چون لاکان وجود دارد که میتوان از دلالتهای آن در علوم اجتماعی و یا علوم سیاسی استفاده کرد؟ استاوراکاکیس قبل پاسخ به این پرسش به نگرانی متخصصان علوماجتماعی اشاره میکنند که همواره نسبت به فروکاست ساحت اجتماعی و یا عینی به تحلیل در سطح فردی یا ذهنی بدگماناند و او نیز در همین راستا معتقد است که باید از تقلیلگرایی روانشناسی (Psychological reductionism) در درک پدیدههای اجتماعی-سیاسی اجتناب کرد.
چیرگی نئولیبرالیسم اقتصادی از دهه ۱۹۷۰ به بعد، بار دیگر آموزه های لیبرال های اسمیتی را به آوردگاه جامعه شناسی اقتصادی و سیاست های اجتماعی کشاند و مجددا در ترازوی تقدم فرد و جامعه، قدرت را به نفع فرد سنگین کرد. نئولیبرالیسم دوگانه مردم و دولت را به نفع مردم (که به اشتباه مردم را به فرد فرد افراد جامعه تعبیر می کنند) تغییر می دهد. در این فراگرد، در مرحله اول عملا آزادی را به انتخاب عقلانی انسان اقتصادی در بازار فرو می کاهد و منجر به جامعه زدایی، هویت زدایی و سیاست زدایی می شود (که یکی از نتایج آن مرگ وجه انتقادی سیاست اجتماعی است). در مرحله بعد با برجسته کردن سوژه و فاعل خودمختار اقتصادی، فردیت را سرگرم شدن به حساب و سنجش درآمدهای فردی می داند و از خود زندگی اجتماعی انسان غافل می ماند. در نتیجه، شرایط بالقوه مساعدی را برای دلزدگی و بی تفاوتی اجتماعی فراهم می سازد. فروکاهیدن حجم بزرگی از مطالبات، واقعیات و تضادهای اجتماعی تحت امر سرمایه عملا میدان دادن به اقتصاد در برابر جامعه است؛ و از سوی دیگر نیز با تحمیل بی قید و شرط سوژه خودمختار راه را برای اراده گرایی بی محابا و سایکولوژیک باز می کند و ضربه مهلکی بر امر اجتماعی (جامعه) وارد می کند و دست به جامعه زدایی نامشروع خود می زند. ترکیب سایکولوزیک و سرمایه یک چیز است: تخریب جامعه یا جامعه زدایی یا تعلیق امر اجتماعی در برابر سرمایه و تحلیل های سایکولوژیک.
با قراردادن زیمل در سنت جامعه شناختی آلمانی مارکس و وبر، خواسته ایم بُعد انتقادی آثارش را بازسازی کنیم. مفهوم انتقاد اینجا در دو معنای متکامل مدنظربوده است : یکی در معنای کانتی تحلیل شرایط امکانپذیری شناخت، دیگری در معنای مارکسیستی تحقیق با الهام از آنچه در گذشته هابرماس آن را «فایده شناخت رهایی بخش» می نامید. بنابراین همراه با زیمل موضعی علیه مارکسیسم جزمی داشته ایم که پیوسته و به هر قیمت درصدد واقع انگاشتن دیدگاه خود است، و همراه با مارکس موضعی علیه ویتالیسم زیر سلطه نیچه ای داشته ایم که غیرعقلانیت جامعه سرمایه داری را تا اعماق غیرعقلانی زندگی رسوخ می دهد.
جوامع مدرن از بدو پیدایش، اقتضائاتی تازه را فراروی جوامع بشری قرار دادند. مفاهیمی که پیش از آن وجود نداشت و هیچ تعریفی برایش یافت نمیشد. از جمله این مفاهیم میتوان به موضوع «هراس اخلاقی» اشاره کرد. تداخل موضوعی در پدیدههای گوناگون اجتماعی عصر مدرن موجب شد تا دولتملتهای شکلگرفته پسامدرنیته، زمینه و زمانهای تازه را تجربه کنند و رنگ و بوی تعامل و تعارضات به کلی دیگرگون شود. «هراس اخلاقی» برساخته همین معنی است.
ورود تکنولوژیهای جدید به جوامع پیامدهای درخور توجهی در زندگی افراد برجای میگذارد. بخشی از این پیامدها ناشی از آن است که تکنولوژی تسهیل کننده دست یابی به امکان و زمینه کنشهای جدید است. دراین میان، اینترنت به علت ویژگیهای خاصی، مثل دامن زدن به پدیده گم نامی، باعث شکل گیری کنشهای جنسی بدیعی شده است، کنشهایی که دنیای واقعی را نیز متأثر کرده است و پیامدهایی ناخواسته بر مناسبات و موضوعات آن تحمیل میکند. براین اساس و به دلیل اهمیت و بداعت این موضوعات، هدف اصلی پژوهش حاضر درک معنا و بازسازی زمینه ای پیامدهای کنش های جنسی صورت گرفته در محیط سایبر بوده است. این مطالعه با رویکردی کیفی، مبتنی بر سنت نظریه زمینهای و با بهره گیری از راهبردهای نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) انجام شده است.
کتاب "جنبش های اجتماعی و دمکراتیزاسیون" که به کوشش دکتر سعید مدنی قهفرخی و با همکاری جمعی از علاقمندان به مباحث مرتبط با جنبش های اجتماعی ترجمه و تدوین شده ، ذهن خلاق خوانندگان محترم را به پرسشگری نقادانه درباره جنبشهای اجتماعی دعوت میکند.
واقعیت این است که موضوع مورد مطالعه جامعهشناسی، موضوعی فیزیکی یا مادی نیست که بتوان با یکسری قوانین ثابت و از قبل تعیینشده آن را درک کرد و سنجید؛ ما در این علم با واقعیتهایی رو به رو هستیم که با توجه به فرهنگ هر کشور، شکل خاصی را به خود میگیرد. برای همین، متد جامعهشناسی با دیگر علوم کاملاً متفاوت است و برای شناخت هر مسألهای از دید جامعهشناسی، باید به قوانینی که در درون فرهنگها بهصورت خاص توزیع میشود، توجه کرد. حال در پاسخ به افرادی که معتقدند ما «جامعهشناسی ایرانی» نداریم چرا که نتوانستهایم در این زمینه نظریهای کلان و ملی ارائه کنیم و باید فلسفه در این زمینه برای جامعهشناسی راهگشا باشد، باید گفت که نظریه جامعهشناسی مجموعه نظام یافته از مفاهیم است و عمدتاً ممکن است این نظریهها بعد فلسفی هم داشته باشند اما این به معنای ارجحیت فلسفه بر جامعهشناسی نیست هر چند که نظریهپردازان جامعهشناسی دارای تربیت فلسفی هم بودند و از ریشههای فلسفی هم کمک گرفتهاند.
جامعه شناسی معرفت از جمله زیرشاخه های علم جامعه شناسی است که به سرعت رشد و توسعه روزافزون یافته است. این علم، به بررسی نحوه ارتباط «معرفت» بشری با واقعیات اجتمامی می پردازد. این مقاله که به بررسی جامعه شناسی معرفت ماکس وبر اختصاص دارد، درصدد پاسخ به چگونگی ارتباط و تأثیر ارزش های مخلوق جامعه بر دانش طبیعی، اجتماعی و تاریخی و نیز تأثیر واقعیات اجتماعی بر دین و سرانجام تأثیر بروکراسی بر نظام آموزش است. با هم این مقاله را پی می گیریم.