ازآنجایی که حقوق در معنای عام وقانون به معنای خاص برای پاسخگویی به نیازهای انسان در عرصه عمومی تدوین میشود؛ لذا باید توانایی برآوردن احتیاجات عمومی را در روابط اجتماع داشته باشد، در غیر این صورت هر تلاشی در این راستا به شکست منتهی می شود؛ لذا عدم درک و آگاهی لازم از حقوق و نهایتاً عدم پاسخ کافی به نیازهای واقعی اجتماعی و فردی، به یکی از موانع حاکمیت قانون در جوامع تبدیل میشود.
در هر جامعه ای، معمولاً سه دسته افراد زندگی میکنند؛ آدمهایی که تولید فکر نمی کنند و بیشتر دنباله رو هستند، کسانی که خود به تولید فکر و اندیشه میپردازند و همچون چراغی راهنمای جامعه هستند و بالاخره کسانی که نه خود تولید فکر می کنند و نه از فکر دیگران استفاده میکنند، اینها کسانی هستند که باری به هر جهت زندگی می کنند.در هر جامعهای کسانی که به تولید فکر و اندیشه میپردازند، بسیار اندک هستند که اصطلاحاً به آنها روشنفکر می گویند. روشنفکر، نه مطیع محض افکار جامعه است و نه باری به هر جهت زندگیمیکند. این قبیل افراد معمولاً سرمایههای انسانی هر جامعه به حساب میآیند؛ سرمایههایی که جامعه با بهره گیری از افکار نو و تولیدی آنها، از کجرویها رهایی پیدا میکند و راه اصلی را می یابد.