تارئی وسوس (Tarjei Vesaas) در خانوادهای کشاورز متولد شد که مزرعه «وسوس» را در اختیار داشتند. به عنوان فرزند ارشد از سه پسر خانواده، انتظار میرفت که او پس از پدرش اداره مزرعه خانوادگی را بر عهده گیرد. در خانواده آنها مطالعه جایگاه ویژهای داشت و در شبهای طولانی و تاریک زمستان، اعضای خانواده اغلب به صورت جمعی و با صدای بلند به مطالعه میپرداختند.
وسوس در سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۸ در مدرسه مردمی «فولکههویسکوله» در شهر ووس تحصیل کرد. این دوره، علاقه او به ادبیات را به شکل قابل توجهی افزایش داد. این نوع مدارس در کشورهای اسکاندیناوی بسیار محبوب بوده و بیشتر شبیه به دانشگاه مردمی و آموزشگاههای مخصوص بزرگسالان هستند.
او پس از خدمت سربازی در سال ۱۹۱۹ در پایتخت نروژ، جایی که برای اولین بار با لذت تئاتر آشنا شد، به منطقه محل تولدش بازگشت. در این دوره، شروع به نوشتن مقالات کوتاه و شعر برای روزنامههای محلی کرد. او در اوقات فراغت خود نخستین رمانش را که «ضخیم و تراژیک» توصیف میکرد نوشت، اما این اثر توسط بزرگترین ناشر به زبان نینوشک رد شد. این امر او را بهشدت متأثر کرد و باعث شد تا نسخه دستنویس اثرش را بسوزاند. مدت کوتاهی بعد، او در مسابقه شعر برنده جایزه نخست شد و این تشویق موجب شد که به نوشتن ادامه دهد. دومین اثرش نیز که مجموعه شعر منثور بود، رد شد؛ اما از چهارمین اثرش به نام «کودکان انسان» (Menneskebonn)، که در پاییز ۱۹۲۳ منتشر شد، موفق به چاپ آثارش گردید. رمان بعدی او باعث شد که بورسهای دولتی برای سفر و ادامه فعالیت ادبی دریافت کند.
وسوس در سال ۱۹۲۵، و سپس دوباره در سال ۱۹۲۷ با استفاده از همین بورسها، به سفر در سراسر اروپا پرداخت. او به این ترتیب به طور مستمر از شهرهای بزرگ اروپایی دیدار کرد تا زمانی که در سال ۱۹۳۴ با «هالدیس مورِن» (۱۹۰۷-۱۹۹۵) ازدواج کرد و در مزرعهای به نام «میدتبُ»، ساختهشده توسط پدربزرگ مادریاش و در نزدیکی مزرعه والدینش مستقر شد.
تارئی وسوس و هالدیس مورِن دو فرزند به نامهای گوری و اُلاو داشتند و زندگی آنها بدون حوادث خاصی سپری شد.
وسوس در سال ۱۹۵۳ جایزه ونیز را برای مجموعه داستان کوتاه «باد شمال» دریافت کرد. در سال ۱۹۵۷ نیز جایزه «دوبلوگ» به او اعطا شد و در سال ۱۹۶۴ برای رمان «قصر یخی» (Is-slottet, 1963) جایزه شورای نوردیک را کسب کرد. این رمان همچنان شناختهشدهترین اثر او در فرانسه محسوب میشود.
او از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶ نایبرئیس انجمن نویسندگان نروژ (Den norske Forfatterforening) بود و در سال ۱۹۶۴ افتخار بنیانگذاری جایزه «تارئی وسوس» را برای نویسندگان جوان داشت. وسوس همچنین در مدارس و مؤسسات آموزشی، از جمله مدرسه نانسن (Nansens Skolen)، سخنرانی و دیدارهایی برگزار میکرد.
وسوس اهمیت زیادی برای انتقال تجربیات خود به نسل بعد قائل بود و همیشه اذعان داشت که وامدار نویسندگان بزرگی است. او نخستین رمان خود را برای نویسندگانی که تحسینشان میکرد ارسال کرد؛ از جمله: هانس کینک، کنوت هامسون، نویسنده سوئدی سلما لاگرلوف و رودیارد کیپلینگ انگلیسی. این نویسندگان به همراه شاعرانی چون رابیندرانات تاگور، ادیت سودرگران، اُلاو آوکروست و اُلاف بول و نویسنده اهل منطقه زادگاهش، آسموند اولافسون وینیه (۱۸۱۸–۱۸۷۰)، نمایشنامهنویسان برجسته اسکاندیناوی مانند هنریک ایبسن و آگوست استریندبرگ، و نویسندگان بزرگی چون فئودور داستایفسکی روسی و لوئیجی پیراندلو ایتالیایی، از منابع الهام و مطالعه مورد علاقه او در دوران جوانی بودند.
دورهبندی آثار تارئی وسوس
میتوان چهار دوره اصلی را در آثار تارئی وسوس تشخیص داد:
دوره اول، دوره رمانتیک است که با اولین تأثیرات او مشخص میشود. این دوره عموماً از سال ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۷ ادامه دارد و شامل رمانهایی چون «کودکان انسان» (Menneskebonn، ۱۹۲۳)، «سندمان هوسکولد» (Sendeman Huskuld، ۱۹۲۴)، «خانههای خدا» (Guds Bustader)، «گریندگارد» (Grindegard) و «گریندکِولد» (Grindekveld) است.
دوره دوم، که پس از دریافت بورسهای مختلف و سفرهای او به سراسر اروپا شکل میگیرد، دورهای است که میتوان آن را ناتورالیستی یا واقعگرایانه نامید، هرچند که او هرگز محدود به رویکرد مکانیکی این سبک ادبی نشد. این دوره از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۴۰ ادامه دارد و با رمان «اسبهای سیاه» (Dei svarte hestane، ۱۹۲۸) آغاز میشود، که پایان آن را میتوان ادای احترام باشکوهی به نویسنده فقید هانس کینک دانست. سپس چرخهای چهارجلدی به نام «دیرهگوت» (Dyregodt، بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۸)، رمان کمی نمادگرایانه «درخت صندل» (Sandeltreet، ۱۹۳۳)، و دوگانه «پر بوفاست» که با «بازی بزرگ» (Det store Spelet، ۱۹۳۴) آغاز شد، در همین دوره قرار دارند؛ همان سالی که او در مزرعه میدتبُ ساکن شد. در این دوره وسوس چندین نمایشنامه و مجموعه داستان نیز منتشر کرد.
دوره سوم مرتبط با جنگ جهانی دوم است. رمان «دانه» (Kimen) آغازگر گونهای از نمادگرایی جدید است که احتمالاً برای اجتناب از سانسور اشغالگران آلمانی و با هدف محکوم کردن خشونت بهکار گرفته شده است. این دوره، که از ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ ادامه دارد، بهویژه به دلیل انتشار دو رمان مهم او در دوران جنگ برجسته است: «دانه» (Kimen، ۱۹۴۰) و «خانه در تاریکی» (Huset i mørkret، ۱۹۴۵).
در نهایت، دوره چهارم با شکلگیری نمادگرایی ویژهای مشخص میشود که به سمت سبک دوران بلوغ و پختگی او تکامل مییابد. آثاری از جمله «پرندگان» (Fuglane، ۱۹۵۷)، «آتشسوزی» (Brannen، ۱۹۶۱)، «قصر یخی» (Is-slottet، ۱۹۶۳)، «پلها» (Bruene، ۱۹۶۶) و «قایق در شب» (Båten om kvelden، ۱۹۶۸) از این دوره بهشمار میروند.
سبک و مضمون آثار تارئی وسوس
وسوس بهعنوان نویسندهای مدرنیست شناخته میشود که در آثارش به بررسی موضوعاتی چون مرگ، گناه، اضطراب و احساسات انسانی عمیق میپردازد. طبیعت نروژ، بهویژه مناظر روستایی، نقش مهمی در آثار او ایفا میکند و اغلب بهعنوان بازتابی از حالات درونی شخصیتها به کار میرود. نثر او به دلیل سادگی و عمق روانشناختی مورد تحسین قرار گرفته است.
آثار برجسته وسوس
برخی از مهمترین آثار تارئی وسوس عبارتاند از:
- کودکان انسان (Menneskebonn) – اولین رمان او که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد.
- اسبهای سیاه (Dei svarte hestane) – رمانی از سال ۱۹۲۸ که بهعنوان نقطه عطفی در حرفه نویسندگی او محسوب میشود.
- بازی بزرگ (Det store spelet) – منتشرشده در سال ۱۹۳۴، یکی از آثار مهم او در دوران پیش از جنگ جهانی دوم.
- دانه (Kimen) – رمانی از سال ۱۹۴۰ که به بررسی روانشناسی جمعی و تأثیرات خشونت میپردازد.
- خانه در تاریکی (Huset i mørkret) – منتشرشده در سال ۱۹۴۵، که استعارهای از اشغال نروژ توسط آلمان نازی است.
- پرندگان (Fuglane) – رمانی از سال ۱۹۵۷ که داستان مردی با ذهن کودکانه را روایت میکند و بهعنوان یکی از شاهکارهای وسوس شناخته میشود.
- قصر یخی (Is-slottet) – منتشرشده در سال ۱۹۶۳، داستانی نمادین درباره دو دختر نوجوان که رابطهای عمیق و تراژیک دارند. این اثر جایزه ادبی شورای نوردیک را در سال ۱۹۶۴ دریافت کرد.
- پلها (Bruene) – رمانی از سال ۱۹۶۶ که به بررسی ارتباطات انسانی و پلهای واقعی و استعاری میپردازد.
- قایق در شب (Båten om kvelden) – منتشرشده در سال ۱۹۶۸، اثری که به تأملات فلسفی و درونی میپردازد.
افتخارات و جوایز
- دریافت جایزه ادبی Gyldendal در سال ۱۹۴۳
- دریافت جایزه ادبی شورای نوردیک در سال ۱۹۶۴ برای رمان “قصر یخی”.
- دریافت جایزه ونیز در سال ۱۹۵۳ برای مجموعه داستان “بادها” (Vindane).
- نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات در سالهای ۱۹۶۴، ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹.
تارئی وسوس با آثارش تأثیر عمیقی بر ادبیات نروژ و جهان گذاشت و بهعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان اسکاندیناوی در قرن بیستم شناخته میشود.