چکیده
ورود تکنولوژیهای جدید به جوامع پیامدهای درخور توجهی در زندگی افراد برجای میگذارد. بخشی از این پیامدها ناشی از آن است که تکنولوژی تسهیل کننده دست یابی به امکان و زمینه کنشهای جدید است. دراین میان، اینترنت به علت ویژگیهای خاصی، مثل دامن زدن به پدیده گم نامی، باعث شکل گیری کنشهای جنسی بدیعی شده است، کنشهایی که دنیای واقعی را نیز متأثر کرده است و پیامدهایی ناخواسته بر مناسبات و موضوعات آن تحمیل میکند. براین اساس و به دلیل اهمیت و بداعت این موضوعات، هدف اصلی پژوهش حاضر درک معنا و بازسازی زمینهای پیامدهای کنش های جنسی صورت گرفته در محیط سایبر بوده است. این مطالعه با رویکردی کیفی، مبتنی بر سنت نظریه زمینه ای و با بهره گیری از راهبردهای نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) انجام شده است. بدین منظور، در پاییز و زمستان سال ۱۳۸۹ با ۱۹ نفر از کاربرانی که با هدف گفت وگوهای جنسی و سایبرسکس به اتاقهای گفت وگوی فارسی زبان مراجعه کرده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها نیز در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از پارادایم کدگذاری اشتراوس و کوربین به انجام رسید. نتایج این پژوهش نشان میدهد، سکس مجازی فرایندی است که کاملاً به صورت تخیلی انجام میشود و هیچ حضورجسمانی از فرد دیگری در رابطه وجود ندارد. پیامدهای این فعالیتها، در سه دسته: پیامدهای کنشی (کنشجنسی رسانهای شده، سبک زندگی جنسی شده و ماجراجویی جنسی)؛ پیامدهای روانی (زندگی چندگانه مضاعف، تحلیل (تضعیف) روان تنی، کشاکش میل و وجدان) و پیامدهای نگرشی (نگاه جنسی به زن) تقسیم پذیر است.
مقدمه و بیان مسئله
شبکه جهانی اینترنت فضایی مجازی است «که افراد در آن به کسب اطلاعات درباره موضوعات مختلف، گفتوگو، بازی، تجارت، جستوجوی علمی، مشاهده تصاویر مختلف، استماع صدا و آهنگها، مشاهده فیلم و بسیاری اقدامات دیگر میپردازند» (محسنی، ۱۳۸۰: ۷۱-۷۲). این فناوری ارتباطی، با دستکاری زمان و فضا، دنیایی پدید آورده که بسیار کوچک و فشرده است، دنیایی که در ابزاری با ابعاد چند سانتیمتری (مانند گوشی تلفن همراه) جای میگیرد (گلمحمدی، ۱۳۸۶: ۱۶۶).
امروزه اینترنت جزء جداییناپذیر زندگی است؛ بهعبارت دیگر، جهان فعلی جهانی اینترنتی است. شکلگیری مفاهم و پدیدههایی مانند خرید اینترنتی، تجارت اینترنتی، بازی اینترنتی، تماس و ارتباط اینترنتی و جرایم اینترنتی نشانه نوعی زیست اینترنتی شهروندان است؛ بنابراین، دنیای مجازی جذاب و کارآمد درکنار دنیای واقعی درحال رشد است که روزبهروز هم بر کاربران و علاقهمندان آن افزوده میشود. این زیست همزمان در دنیای واقعی و مجازی با مفهوم دوجهانیشدن توضیح داده میشود (عاملی، ۱۳۸۲).
چنانکه برخی اندیشمندان حوزه ارتباطات متذکر شدهاند: «هر مزیتی که تکنولوژی برایمان به ارمغان میآورد با زیانی همراه است» (پستمن، ۱۳۷۱: ۳۷). برایناساس، با ورود اینترنت به دنیای انسانی، گفتوگو درباب آسیبهای اینترنتی نیز به مباحث روز راه مییابد. یکی از آسیبهایی که درباب اینترنت مطرح میشود اعتیاد به اینترنت است. آسیب دیگری که یکی از ابعاد اعتیاد به اینترنت را نیز تشکیل میدهد، کاربردهای جنسی آن است. بخش درخور توجه از محتوای اینترنت درباره مسائل جنسی است. یکی از آخرین مطالعات در محیطهای دانشگاه بین جولای ۲۰۰۹ تا جولای ۲۰۱۰ نشان میدهد ۵۵ میلیون از ۴۰۰ میلیون واژهای که دانشجویان دانشگاه بوستون در وبسایت گوگل جستوجو کردهاند ماهتی جنسی دارد (اوگاس و گادام، ۱۳۹۰). این یافتهها با اندکی تغییر در مطالعات دیگر هم تأیید شده است؛ برای نمونه، منطقی و بلقانآبادی (۱۳۸۸) در تحلیل محتوای اتاقهای گفتوگوی ایرانی به این نتیجه رسید که درمجموع، دوستیابی، ارتباطهای روزمره و تعاملهای معمولی و روابط جنسی (انحرافات جنسی، سکسچت، فحشا، صیغه) با ۳/۸۹ درصد بیشترین حجم پیامهای ردوبدلشده در اتاقهای گفتوگوی اینترنتی را تشکیل میدهند.
برایناساس و ازآنجاکه ویژگیهای خاص فضای سایبر میتواند آغازکننده، تسهیلکننده و شدتدهنده کنشهای جنسی باشد و زندگی فرد را در حیطههای مختلف جسمی، روحی، خانوادگی و روابط اجتماعی متأثر سازد، ضروری است که پیامدهای چنین اعمالی و جنبههای مختلف آن براساس تجربه افرادی که چنین پدیدهای را شخصاً تجربه کردهاند هدف کاوش[۱] و تفتیش[۲] قرارگیرد.
ادبیات پژوهش
اعتیاد به اینترنت
اصطلاح اعتیاد به اینترنت را اولینبار یانگ در سال ۱۹۹۶ بهکار برد. بهعقیده برخی روانشناسان، خیلی از افراد قبلاز اینکه به اینترنت معتاد شوند، به کامپیوترهایشان معتاد بودهاند. بههمیندلیل، آنها اصطلاح اعتیاد به کامپیوتر را پیشنهاد میکنند .(Marks &Yellowlees,2005) مهمترین ابعاد اعتیاد به اینترنت شامل مواردی چون ۱) هرزهنگاری و سکس مجازی، ۲) ارتباطات مجازی و دوستیابی، ۳) وسواس به شبکه مثل قمار، ۴) کسب اطلاعات اضافی و ۵) بازیهای کامپیوتری است.
اعتیاد به اینترنت با کاربری جنسی
یکی از انواع اعتیاد به اینترنت، اعتیاد با کاربری جنسی است. اگر اعتیاد جنسی را «عدم توانایی در کنترل یا بهتعویقانداختن تمایلات و فعالیتهای جنسی» (ناجی و زارعی، ۶۷:۱۳۸۸) تعریف کنیم، این شکل از اعتیاد در کاربران اینترنت نیز قابل ردیابی است. درهمینزمینه، ویس[۳] سکس اینترنتی را نظیر اعتیاد جنسی و اعتیاد به کوکائین توصیف کرده و معتقد است: «اینترنت خیلی با سرعت عمل میکند و فوراً احساسات پرشوری ایجاد میکند. با فراهمکردن ترکیبی از لذت جنسی و فرار از هیجانهای منفی، هرزهنگاری آنلاین، کاربران را به سمت یک سرازیری مارپیچ سوق میدهد» (واترز، ۱۳۸۶: ۱۳۵).
همچنین، مطابق مدل کارنس: «استمرار اعتیاد به سکس، استفاده زیاد از عکسها و فیلمهای برهنه جنسی در طول خودارضایی، استفاده از روسپیها و اعمال همجنسگرایانه باعث حساسیتزدایی میشود و درنتیجه به استفاده بیشتر، وقیحتر و خطرناکتر و درنهایت به آزار و تخلفات جنسی میانجامد» (Voros:2009).
یانگ (۱۹۹۹) نیز معتقد است سه عامل گمنامی، تسهیلات و فرار، علت اعتیاد جنسی در محیط آنلاین را شکل میدهد ناشناسی و گمنامی در محیط مجازی به فرد این امکان را میدهد که بدون ترس از شناختهشدن به هرگونه خیالپردازی روی آورد. اینترنت همچنین با ایجاد دسترسی آسان به محصولات هرزهنگاری ورود حجم وسیعی از این محصولات به داخل خانهها را تسهیل کرده است و به ارائه خدمات شبانهروزی دراینزمینه میپردازد. علاوهبراین، خیالپردازیهای اینترنتی به افراد کمک میکند که بهطور موقت و کاذب از مشکلات زندگی واقعی فرار کنند.
هرزهنگاری
یکی از مهمترین محتواهای جنسی در اینترنت هرزهنگاریها هستند. کلمه هرزهنگاری[۴] از کلمه یونانی پورنوگرافوس[۵] میآید که در ادبیات بهمعنی «نوشتن درباره روسپیها» است. با وجود تعریف فرهنگی- ادبی صحیح آن، هرزهنگاری بهطورکلی با هرچیزی که رفتار جنسی را نشان میدهد و علت هجانهای جنسی است شناخته میشود (واترز، ۱۳۸۶: ۱۲۹). فرهنگ لغات آکسفورد (۲۰۰۵) هرزهنگاری را بهاینصورت معنی کرده است: کتاب، فیلم یا هرچیزی که برای ایجاد هجان و تحریک جنسی، اعمال جنسی افراد را توصیف کند یا نشان دهد، بهخصوص ازطریقی که اکثر مردم آن را آزاردهنده و نامطبوع میدانند. همچنین ازنظر بوردیو (۱۹۸۶) هرزهنگاری نوشتن یا بهتصویرکشیدن عیان فعالیتهای جنسی است که از ذائقه عوام نشئت گرفته است (هریس، ۱۳۹۱: ۴۸۷).
گرچه هرزهنگاری تاریخچهای طولانی دارد، بدونشک هیچ دورهای ازنظر تنوع، میزان دسترسی، گستردگی توزیع و همچنین گروههای مختلف مصرفکننده، با اوضاع و احوال کنونی مقایسهپذیر نبوده است، بهشکلی که امروزه «جنسیت در رأس مسائل جامعه مصرفی قرار دارد و بهنحو چشمگیری تعیینکننده دال ارتباطات جمعی شده است. هرچه برای دیدن و شنیدن عرضه میشود بهگونهای آشکار رنگوبوی جنسی به خود گرفته است» (بودریار، ۱۳۸۹: ۲۲۵) و «حتی یک میلیمتر از حوزههای تحریکآمیز جنسی بلااستفاده باقی گذاشته نشده است» (جی. اف. هلد به نقل از بودریار، ۱۳۸۹: ۲۲۵).
ژان بودریار یکی از نظریهپردازانی است که بهطورکلی به بحث و انتقاد درخصوص رسانهها و قائمبهذاتشدن واقعیتی که ازطریق رسانهها ساخته شده و هیچ ربطی به زندگی واقعی ندارد پرداخته و بهطور خاص نیز در زمینه هرزهنگاری و ربط آن با فراواقعیت صحبت کرده است. ازنظر او، «هرزهنگاری یک بعد به فضای جنسیت اضافه میکند و امری واقعیتر از واقعی میگردد. هچ لزومی ندارد قوه تخیل خود را برای پورنوگرافی بهکارگیریم؛ چراکه با واقعیتی اضافه مسدود شده است» (بودریار، ۱۳۸۶: ۵۰). درواقع، در هرزهنگاری با استفاده از «وضوح رنگهای تصاویر سینمایی و تلویزیونی، چیزی درخشندهتر، رنگیتر، جنسیتر و با بیشترین وضوح ارائه میشود» (همان: ۵۳). درهمینزمینه است که «جنسیت شالودهشکنی شده و کارکرد کامل و نمادین مبادله را از دست میدهد و در دامان طرح دوگانه ارزش مفید/ و ارزش مبادله (که هردو با هم مشخصه مفهوم شیء هستند) درمیغلتد. جنسیت درقالب کارکردی جداگانه مفهوم شیء پیدا میکند و درعینحال برای فرد دارای ارزش مفید است (زیرا تکنیک و نیازها مطرح است نه میل) و ارزش مبادله نیز دارد که دیگر نمادین نیست، بلکه اقتصادی و تجاری است (بودریار، ۱۳۸۹: ۲۳۶).
بودریار «هرزهنگاری را بخشی از انهدام امر واقعی و یک وانموده میداند، جلوهای حقیقی، که عدم وجود حقیقت را پنهان میکند» (بودریار، ۱۳۸۶: ۶۲). ازنظر او، «ستاره زن فیلم هرزهنگاری، با ایمپلنتهایش، جراحیهای پلاستیک اضافی، تاتوها، آرایش بدن و تغییرات دیگر را میتوان زن لوند وانمودهای تلقی کرد. او یک ابژه فراواقعی سکس است که واقعیتر از زنانی است که بیشتر مردان تابهحال احتمال مواجهشدن با آنها را در زندگی واقعی داشتهاند» (ریتزر، ۱۳۸۹: ۴۱۹). دراینخصوص، ویژگی منحصربهفرد اینترنت آن است که گستره بینهایتی از موضوعات مستهجن بازنماییشده در هرزهنگاریها را بهطور رایگان، ورای زمان و مکان، در اختیار افراد ناشناس قرار میدهد. چنانکه کوپر (۱۹۹۸) سه ویژگی هرزهنگاری برخط را ناشناسی،[۶] توانایی پرداخت هزینه[۷] و دردسترسبودن[۸] میداند (دورینگ، ۲۰۰۹: ۱۰۹۰).
بازیگران و ستارههای فعال در هرزهنگاریها (پورنواستارها) با نمایش کنشهای جنسی اغراقشده، مصرفکنندگان خود را به نوعی از اعتیاد به تماشای این تصاویر دچار میکنند. درکنار مصرف این تصاویر و ویدیوها، کاربریهای جنسی دیگری نیز در محیطهای مجازی شکل گرفته است؛ چنانکه کاربران اینترنت از این فضا برای انجام نوعی از کنش جنسی که در اصطلاح سکس مجازی نامیده میشود استفاده میکنند. بسیاری از این کاربران، بهویژه افرادی که «جذاب نبوده یا فرصتهای عشقی کمی داشتهاند» (منطقی، ۱۳۸۸: ۱۶)، با ایجاد امکان سکسچت در اینترنت از این فضا برای دسترسی به سکس تلفنی و سکس حضوری نیز بهره میگیرند.
پیشینه پژوهش
با وجود اهمیت و گسترش روزافزون این پدیده، مطالعه پیشینه و تحقیقات صورتگرفته دراینخصوص حاکی از آن است که مطالعات کمی، چه در رشته جامعهشناسی و چه در دیگر رشتهها، درخصوص هرزهنگاری و کنشهای جنسی در اینترنت، بهویژه در داخل کشور، صورت گرفته است. بیشتر پژوهشها دراینباره به بررسی اعتیاد اینترنتی و رابطه آن با متغیرهای مختلف، یا تأثیر شبکههای اجتماعی بر زندگی افراد به صورت کمی متمرکز شدهاند که بهطور قطع ابعاد مسائل جنسی در اینترنت و پیامدهای واقعی آن ازمنظر افراد درگیر با این موضوع را نشان نمیدهد.
در زمینه پژوهشهای مرتبط با موضوع حاضر، ربیعی و رضانیا (۱۳۹۱) تأثیر اتاقهای گفتوگو را بر تجربیات سکس مجازی در بین کاربران اینترنتی نشان دادند. یافتههای آنها حاکی از آن بود که تجربه ارضای جنسی ازطریق اتاقهای گفتوگو در اینترنت تجربهای ناموفق است که بهنوعی سرخوردگی و عدم ارضای واقعی میانجامد و افراد را از خویش بیگانه میسازد. یافتههای پژوهش طالبی (۱۳۹۲) درباب پیامدهای هرزهنگاری درمیان بزرگسالان نشان داد که تماشای فیلمها یا عکسهای وقیح نهتنها صمیمیت و شور و تمایل جنسی بین همسران را افزایش نمیدهد، بلکه به شیوههای گوناگون باعث تخریب رابطه عاطفی بین همسران هم میشود. تماشای این فیلمها در مردان با بیاعتنایی به زنان، بیارزش تلقیکردن تکهمسری، شککردن درباره ارزش ازدواج و کاهش تمایل به بچهدارشدن همراه است.
درهمینزمینه، نتایج درمانی کلاین دربین ۳۵۰ مرد، که اعتیاد جنسی داشتند، نشان داد که در ۹۴ درصد موارد، هرزهنگاری تسهیلکننده یا علت مستقیم این اعتیاد بوده است. مطالعات کارنس نیز نتایج مشابهی را نشان داد. او در پژوهش خود با مطالعه ۱۰۰۰ معتاد جنسی به این نتیجه رسید که ۹۰ درصد مردان و ۷۷ درصد زنان هرزهنگاری را عامل مهمی در ایجاد اعتیاد جنسی خود میدانند (Cline,1999a).
مالاموت[۹] و دانرستین[۱۰] (۱۹۸۹) نیز در کتاب خود به نام پورنوگرافی و خشونت جنسی به این موضوع اشاره میکنند که اشکال خاصی از پورنوگرافی تهاجمی میتواند نگرشهای خشونتی به زنان را بیشتر کند و افراد را درمقابل تجاوز بیقید سازد و بهطور واقعی، رفتارهای تهاجمی و تجاوز به زنان را افزایش دهد. آنها میگویند در این فیلمها زن را طوری نمایش میدهند که از اینکه هدف تجاوز قرار گرفته لذت میبرد و این، پذیرش خشونت علیه زنان را راحتتر میکند. مطالعات آنها نشان داد دوسوم مردانی که در مطالعات آنها حضور داشتهاند، بعد از تماشای فیلم بهطور فزایندهای تمایل به رابطه جنسی خشونتآمیز با زنان را از خود نشان دادهاند. تماشای مداوم اینگونه فیلمها باعث پذیرش انواع انحرافات جنسی بهمنزله رفتار جنسی عادی و نرمال میشود (Cline:1999a).
علاوهبراین، قرارگرفتن درمعرض فیلمهای وقیح ارزشها و گرایشها و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و ابزاری قدرتمند برای آموزش ناصحیح روابط جنسی است و بیننده را نیز به ارزشهای خانواده، ازدواج و مسئولیت بیقید میکند (Rice Hughes,1998). ازسوی دیگر، دورکین[۱۱] و مکینون[۱۲] (۱۹۸۸) نیز به خشونت علیه زنان و ماهیت زیردست آنها در پورنوگرافی اشاره میکنند: «در پورنو زنان بهصورتهای غیرانسانی و بهمثابه موضوعات جنسی، وسیله یا کالای جنسیای که از درد و تحقیر و پستی لذت میبرند و لذت جنسی را بهصورت تجاوز تجربه میکنند نمایش داده میشوند (بویل، ۲۰۰۰: ۱۸۹).
روش پژوش
این پژوهش با روش نظریه زمینهای[۱۳] که «رویکردی برای مطالعه فرایندهای روزمره زندگی افراد» است (صلصالی، ۱۳۸۶: ۳۱) به انجام رسیده است. جامعه پژوهش افرادی بودند که به اتاقهای گفتوگوی[۱۴] فارسیزبان با هدف گفتوگوهای جنسی و سایبرسکس مراجعه میکردند. در ابتدای تحقیق، با بهرهگیری از نمونهگیری هدفمند، افرادی که بیشترین شناخت و تجربه را از موضوع مطالعه داشتند انتخاب شدند. سپس، نمونهگیری بهصورت نظری «برمبنای مفاهیم درحال ظهور برگرفته از دادهها» (محمدپور، ۱۳۸۹: ۳۲۴) ادامه یافت. برایناساس، محقق با توجه به اینکه به چه نوع خاصی از اطلاعات درپی یافتههای اولیه نیاز دارد، نمونههایی را انتخاب کرد و اینکه بعداً چه کسانی انتخاب شوند، تحت تأثیر این بود که قبلاً چه کسانی آمدهاند و چه اطلاعاتی دادهاند. نمونهگیری تا مرحله اشباع،[۱۵] یعنی تا زمانی که احساس شد اطلاعات و دادههای جدیدی بهدست نمیآید و دادههای جمعآوریشده تکرار دادههای قبلی است، ادامه داشت. در این مطالعه، با ۱۹ نفر شامل ۵ زن و ۱۴ مرد از افرادی که تجربه مستقیمی از سکس مجازی داشتند بهطور عمیق مصاحبه صورت گرفت که سهنفر از مردان مشارکتکننده متأهل بودند. گستره سنی مشارکتکنندگان از ۱۵ تا ۳۰ سال بود، بهشکلی که ۵ نفر بین ۱۵ تا ۱۹ سال و ۱۴ نفر بین ۲۰ تا ۳۰ سال قرار میگرفتند. دوره مصاحبه با توجه به وضعیت مشارکتکنندگان از ۱ هفته تا ۲ ماه متغیر بود و بهصورت تقریباً روزانه، هر گفتوگو به طور متوسط ۳ ساعت به طول میانجامید. تمام مصاحبهها بهصورت برخط و در محیط مجازی صورت گرفت؛ زیرا «در مصاحبه آنلاین شرکتکنندگان به میزان بسیاری ناشناس باقی میمانند. این امر مانع از شناسایی آنها در طول تحقیق و براساس یافتههای آن میشود» (فلیک، ۱۳۸۷: ۲۹۰).
ازآنجاکه «ساخت نظریه زمینهای فرایندی درحال شدن، دورانی و مارپیچی است نه خطی» (محمدپور، ۱۳۸۹: ۳۱۴)، تحلیل دادهها بهصورت فرایندی محققمحور، همزمان با جمعآوری دادهها شروع شد. در این مطالعه، کدگذاری دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. در مرحله اول، محققان دادهها را شکسته و جزءبهجزء مطالعه کردهاند تا موضوعات و ایدههای موجود در آنها را کشف کنند. در این مرحله، به هریک از دادهها کدی اختصاص یافت. در مرحله دوم، محققان به تعیین الگوهای موجود در دادهها و مقولهبندی آنها پرداختند. بهاینصورت که دادههای خردشده در مرحله اول، در سطح انتزاعیتری بهصورت خوشهها و مقولههایی درآمدند و طبقات اصلیِ استخراجشده از کدگذاریِ باز به یکدیگر متصل شدند. برای ارتباطدهی رویدادها در کدگذاری محوری، از پارادایم کدگذاری اشتراوس و کوربین استفاده شد. این پارادایم بر مواردی ازقبیل شرایط علی، پدیده، زمینه، شرایط مداخلهای، راهبردهای عمل/ تعاملی و پیامدها یا پیآیندها متمرکز است که زمینهساز پیوند طبقات به یکدیگر میشود (صلصالی، ۱۳۸۶: ۹۵). در مرحله سوم، طبقات به یک طبقه مرکزی مرتبط شد و خط اصلی پژوهش کشف شد. در همه مراحل پیشگفته محققان سعی کردند با مقایسه مداوم و حساسیت نظری در جزئیات دادهها غرق شوند و
ایدههای موجود در آنها را کشف کنند.
برای ارزیابی پژوهش نیز از اعتمادپذیری و انتقالپذیری استفاده شد. یکی از روشهایی که برای سنجش اعتمادپذیری در پژوهشهای کیفی مطرح میشود، مشاهده مداوم پژوهشگر و درگیری طولانیمدت او با موضوع بررسی است (ادیب حاجباقری و همکاران، ۱۳۸۹: ۵۸). بهاینمنظور، دادههای تحقیق در دوره زمانی ۷ ماهه و با حضور روزانه یکی از محققان در اتاقهای گفتوگو (روزانه حدود ۵ تا ۱۰ ساعت) جمعآوری شد. فرایند تحقیق نیز بهوسیله خود مشارکتکنندگان هدایت شد. بدینمنظور، محقق با راهنمای مصاحبه شروع کرد، ولی سؤالات تکمیلی در فرایند تحقیق و با توجه به کدهای ظهوریافته از تحلیل دادهها مطرح شدند. علاوهبراین، محقق سعی کرد حتیالامکان از واژههای واقعی که مشارکتکنندگان بهکار میبردند استفاده کند. محقق درجهت اعتمادپذیری دراینزمینه از مشارکتکنندگان خواست تا یافتهها را مطالعه و همسانی آن را با تجربه خویش کنترل کنند. بهاینمنظور، برخی نتایج پژوهش با افراد مشارکتکننده در میان گذاشته و تأیید شد. بهعلاوه، صحت اطلاعات گرفتهشده از چهار مشارکتکننده ازطریق شخص دیگری که شناخت کاملی از این افراد داشت تحت ارزیابی قرار گرفت. برای انتقالپذیری نیز سعی شد از همه گروهها با ویژگیهای جمعیتشناختی متفاوت نمونهگیری انجام شود و جوانب متفاوت هر فرد نمونه هم در حد امکان و بهطور کامل تحت مطالعه قرار گیرد.
یافتههای پژوهش
کنش جنسی رسانهایشده
اغلب مشارکتکنندگان صحنههای جنسی بهنمایشدرآمده در هرزهنگاریها را الگوی کنش جنسی انتخاب میکنند و به تقلید اعمال جنسی موجود در هرزهنگاریها میپردازند. این جذابیت برای افراد تازهکار و مبتدی که اکثرشان رابطه جنسی واقعی را تجربه نکردهاند بیشتر است. آنها با اشاره به اینکه «خیلی دوست دارم رابطه واقعی را امتحان کنم»، تا تحقق این آرزو، تخیل ناشی از تماشای فیلم را جایگزین میکنند. این تخیل گاه به موارد واقعی نیز تعمیم مییابد، بهگونهای که «موقعی که از سرکار برمیگردم، وقتی توی فیلم آن صحنهها را میبینم یاد توی اداره میافتم». این جذابیت گاه علاوهبر مضمون فیلمها، بهخاطر ستارههای هرزهنگاری (پورناستارها) است. این بازیگران، با بدنهای اصلاحشده و مهارتهای فوقعادی، برخی مشارکتکنندگان را چنان مجذوب کردهاند که باعث شدهاند: «همیشه فیلم نگاه کنم. برایم هم تکراری نمیشود، آخر بازیگری که توش است خیلی خوشگل است!». همچنین مشارکتکنندگان چیزی فراتر از رابطه جنسی واقعی و به قول خود نامتعارف را مشاهده کردهاند و تمایل دارند آن را تجربه کنند: «دوست دارم کارهای نامتعارف انجام بدهم». آنها با این تمایل شدید آماده هرگونه تجربه جنسی هستند؛ «کارهایی که خیلیهای دیگر ممکن است بدشان بیاید». حتی تاآنجاکه «شریکم هرچی ازم بخواهد بهش نه نمیگویم!». اغلب مشارکتکنندگان با اذعان به اینکه تمایل دارند حتماً و دستکم یکبار مشاهداتشان رنگ واقعیت به خود بگیرد، نگران تجربه واقعی، بهویژه در زندگی زناشویی خود هستند. سؤال آنها به سادهترین شکل این است که چقدر اعمال جنسی که بهصورت مجازی تجربه میکنند در دنیای واقعی میتواند اتفاق بیفتد.
سبک زندگی جنسیشده
تجربه افراد مشارکتکننده نشان میدهد آنها بخش زیادی از زندگی خود را، چه بهصورت برخط و چه در دنیای واقعی، صرف امور جنسی میکنند. این میتواند بهصورت مشغولبودن فکری مداوم با موضوعات جنسی، نگاه جنسی به همهچیز بهشکلیکه «بعضی وقتها همه را شهوتانگیز میبینم» و تکرار و خلق صحنههای جنسی در ذهن باشد. یکی از مشارکتکنندگان درباره درگیری مداوم جنسی میگوید: «توی محیط کارم زیاد با دخترها سروکار دارم. مخصوصاً همکارانم. وقتی از سرکار برمیگردم همهاش به آنها فکر میکنم». تداوم این تخیلات و فعالیتهای جنسی در مشارکتکنندگان باعث شده آنها اغلب اوقات مشغول پرسهزنی در وبسایتها و اتاقهای گفتوگو باشند، بهشکلیکه «آدم هی بدتر میشود. فکرت مشغول میشود، مدام میخواهی با افراد بیشتری آشنا شوی». برخی از آنها عمق این درگیری را با هزینههای مالی و زمانیشان توصیف میکنند: «هزینههای گزاف میافتد پایت! قبض تلفنهای آنچنانی! حدود دوبار، دوازدههزار تومنی پول چتم شد. چندینبار حسابش دستم نیست وقتم الکی هدر میرفت». از دیگر شواهدی که مشارکتکنندگان به آن اشاره کردهاند میتوان به دانلود گسترده عکس و کلیپ، گفتوگوی جنسی، تلاش برای یافتن شریک جنسی و مرور موضوعات جنسی در ذهن بهطور مداوم اشاره کرد.
ماجراجویی جنسی
برخی مشارکتکنندگان اینترنت و سکس مجازی را، چون «راحت است، مکان نمیخواهد، همهجا در دسترس است، ترس ندارد»، زمینه و بستر وسوسهانگیزی برای تجربههای جنسی خود چون تقاضا برای « F-Fهات»، «خانم قدبلند و دستکشپوش» یا «خانم متأهل و هات برای سکس تلفنی» یافتهاند. در این محیط است که درخواستهای نامتعارفی چون «از خانمها کی میخواهد کفشهایش را براش واکس بزنم؟ بدون هیچ رابطه دوستی یا سکس؟ برای هربار واکسزدن ۱۰۰۰۰ تومان میدهم» عجیب نمینماید. آنها در این بستر بینامونشان به تمایلات خاص جنسی مثل رابطه با همجنس، افراد کمسنوسالتر از خود و افراد متأهل اقرار میکنند: «اول تمایلم به مردها بود بعد کمکم به زنها شد». آنها ضمن اشاره به اینکه اولین تجربهشان از این ماجراجویی اغلب مجازی و تصویری بوده است: «کمکم که فیلم دیدم از روابط F-Fخوشم آمد. کمکم بعضی از هیکلها و تیپهای زنانه برایم جذاب شد»، تمایل دارند این تجربهها را به دنیای واقعی امتداد دهند، حتی تاآنجاکه «دوست دارم این رابطه (F-F) را بعد از ازدواجم هم ادامه بدهم».
تحلیل (تضعیف) روانتنی
«اگر بخواهم احساسم را بعد سکس مجازی بگویم این جوری است: اول خوشحال، بعد خسته، الان احساس گناه». این فرایند تغییر احساسات، اگرچه نه بهطور کامل، در اغلب مشارکتکنندگان بههمینشکل تجربه شده است. اکثر آنها پساز معاشقه مجازی یا تحریک خود بهوسیله فیلمهای وقیح دست به خودارضایی میزنند. بااینحال، اذعان میکنند «اگر توی چت به ارضای کامل نرسی، افسرده میشوی، بیحال میشوی، سردرد میگیری». این تجربه چنان است که: «شاید اولش به آدم احساس خوبی دست بدهد ولی بعدش آدم از خودش متنفر
میشود. موقعی که تمام میشود شاید احساس خالیبودن و سردرگمی کنی». ازنظر آنها، علاوهبراینکه «کلاً خودارضایی عوارض دارد» و «یکیاش این است که اعصابت خورد میشود»، اعتیاد به آن، سلامت جنسی را به خطر میاندازد: «من از ناتوانی جنسی میترسم. میدانی روزی چندبار ارضا میشدم؟ بیشاز پنجبار! دیگر بدنم نا ندارد». برایناساس، آنها نگران روابط زناشویی آتی خود هستند: «من دیگر برای ازدواج هم مشکل دارم. نمیتوانم، همهاش به سکس فکر میکنم» یا ترس از اینکه «ممکن است نتوانی شوهرت را ارضا کنی، بعد هم سردی روابط و طلاق». مشارکتکنندهها با اعتراف به اینکه «خودارضایی میکنم. اما دیگر برایم لذت ندارد. چون به چیزی که میخواهی نمیرسی؛ همان لذت کامل»، همواره سرگردان در دوراهی عذاب وجدان و میل جنسی خود هستند (ر.ک مقوله کشاکش میل و وجدان). نهایتاً میتوان گفت اقدام به خودارضایی مکرر هنگام سکسچت یا دیدن هرزهنگاریها، همچنین تخیل بیشازحد، عوارض روحی و جسمی فراوانی برای مشارکتکنندگان داشته است: خستگی مداوم، افسردگی، ضعف بدنی و لاغری. به همه این موارد باید مشکلات فیزیکی و جسمی در اثر استفاده طولانی از شبکه، مثل کمردرد، مچدرد و چشمدرد را اضافه کرد.
نگاه جنسی به زن
یافتههای جمعآوریشده از مشارکتکنندگان مرد در این مطالعه نشان میدهد آنها در نگاه جنسی به زنان مشترک هستند، بهشکلی که اقرار میکنند بعضیوقتها همهچیز در نظرشان جنسی است. ازنظر آنها، هستی زنان یک هستی جنسی است و کارکردشان ارضای امیال جنسی مردانه است. برایناساس، شاخص ورود به رابطه میزان جذابیت فیزیکی و جنسی است: «من اول ظاهر زن را میخواهم، من بیشتر زیبایی او را در نظر میگیرم: قیافهاش، استیل بدنش، خوشقیافه باشد». برخی شکستخورده در تجربههای واقعی و فراجنسی به «بی مهری در زندگی زناشویی، رابطه دوم، اختلاف، عصبانیت، تنش، بیاعتمادی» اشاره کردهاند و اعتقاد دارند «آدم هیچ امیدی به یافتن عشق حقیقی ندارد» و برخی از ورود به رابطهای واقعی یا بهدلیل آنکه «از ازدواج میترسم، چون تجربه سکسچت را داشتم میترسم زنم از من خوشش نیاید، منظورم مسائل جنسی من است» یا بهایندلیل که «به کسی اعتماد ندارم دیگر. فکر میکنم فلان دختر هم همینطور است! چون دختر خراب زیاد دیدم تو نت» هراسان هستند. این بدبینی حتی میتواند، درصورت غلبه بر ترس از ازدواج، ادامه یابد و باعث شود: «بعد ازدواج هم آدم به زن و بچهاش بدبین بشود».
زندگی چندگانه مضاعف
مشارکتکنندگان در این مطالعه، ازیکطرف، سبک زندگی جنسیشدهای دارند و، ازطرف دیگر، بخش اعظم این تمایلات را با بهرهگیری از خدمات جنسی فضای مجازی پاسخ میدهند. ازآنجاکه این تمایلات و شکل پاسخدهی به آنها در بافت تحت مطالعه، کنشی ناپذیرفتنی در نظر گرفته میشود آنها ناچارند این بخش از زندگی اجتماعی خود را پنهان کنند چراکه «سیستم خانه ما مشترک است برای همین هر شب فیلم و عکسهایم را پاک میکنم که خواهرم نبیند. هروقت نیاز داشته باشم دوباره دانلود میکنم یا آنلاین تماشا میکنم». و درباره آن دروغ بگویند، نظیر اینکه: «به خانوادهام میگویم تا دیروقت مشغول کارهای درسیام هستم» یا «من توی خانه بچهمثبت هستم، همه به من اعتماد دارند و کسی نمیداند وقتی توی اینترنتم مشغول چه کاریام». مشارکتکنندگان ازیکسو درگیر شکاف جهان واقعی و مجازیاند و ازسویی دیگر در همان جهان مجازی زندگی دوگانهای را تجربه میکنند که اغلب آن در پشت صحنه میگذرد؛ چنانکه: «از سر کار یا وقتی خانمم نیست به اینترنت وصل میشوم». ازاینرو میتوان گفت آنها درگیر یک زندگی چندگانه مضاعف و پیامدهای آن نظیر تعدد هویت، سردرگمی هویتی، پنهانکاری و دروغگویی هستند.
کشاکش میل و وجدان
اغلب مشارکتکنندگان در پژوهش کشاکشی را تجربه میکنند که میتوان آن را کشاکش میل و وجدان نامید. آنها ضمن اعلام نارضایتی از وضع فعلیشان، مرتباً تلاشهایی جهت تغییر این وضعیت انجام میدهند: «الان هرچی شماره داشتم پاک کردم، بهش گفتم چند ماهی نیستم که اینطور دیگه ارتباط نداشته باشیم». ولی این تلاشها در اکثر موارد موفق نمیشود؛ چنانکه: «سعی کردم میل جنسیام را کنترل کنم. ولی خوب زیاد موفق نشدم. من شهوتم بعضیوقتها خیلی میرود بالا. کاری از دستم برنمیآید». این ناکامی در کنترل میل جنسی و ارضای آن به شیوههای غیرمتعارف بهلحاظ اجتماعی باعث شده است آنها خود را معتاد به این کنشها توصیف کنند. اذعان به اینکه «میخواهم ترک کنم اما چه فایده؟» یا «دست خودم نیست. سعی میکنم ادامه ندهم، ولی نمیشود. معتاد شدهام» نشان از ناتوانی در کنترل این میل دارد. همچنین احساس گناه، تجربه مشترک اغلب مشارکتکنندگان و عاملی اساسی در این کشاکش است. کشاکش میان تمایل به ارضای میل جنسی و احساس گناه و عذاب وجدان باعث میشود آنها اقرار کنند که «آخر این یک نیاز است که باید برطرف شود. احساس بدی دارم ولی چیکار کنم؟ گناه، ضعف، مشکل روحی. از خدا میخواهم مرا ببخشد، گناه کردم ولی چهکار کنم؟ میل جنسیام اجازه نمیدهد بهش فکر نکنم». این احساس گناه درباب زندگی زناشویی هم وجود دارد: «گاهی احساس گناه نسبت به زنم دارم. ولی آخر سکسچتم زیاد نیست». این احساس گناه حتی باعث شده ارضای میلجنسی برایشان خوشایند نباشد، بهشکلی که اظهار میکنند: «ارضا شدم ولی کمی اعصابم خرد شد، فکر کنم بهخاطر گناه است».
بحث و نتیجهگیری
نیاز جنسی یکی از نیازهای بنیادین بشر است. قرنها انواع گوناگون تحریک و ارضای جنسی در بین انسانها وجود داشته است. اگرچه «نشاندادن درگیری افراد در فعالیتهای جنسی چیز جدیدی نیست» (Ferguson & et al,2009:324) ، با بهوجودآمدن تکنولوژیهای رسانهای، ازیکسو بازنمایی کنشهای جنسی بهشکل فزایندهای رشد یافته و متنوع شده و ازسوی دیگر گونه جدیدی از کنش جنسی با عنوان «کنش جنسی مجازی» شکل گرفته است، کنشی که «آمیزهای عجیب از سکس تلفنی، قرار عشقی رایانهای و نظربازی» تعریف میشود (برنواین به نقل از بل، ۱۳۸۹: ۲۰۱).
هدف این مطالعه، با درنظرگرفتن بداعت پدیداری، نابهنجاری اجتماعی و حرمت دینی این موضوعات، بازسازی زمینهای پیامدهای مشارکت در چنین تجربیاتی است. همانطور که اشاره شد، محققان در این نوشتار در چهارچوب پارادایم تفسیری و با استفاده از سنت نظریه زمینهای بر بخش پیامدها متمرکز شدهاند.
براساس یافتههای صورتبندیشده در مدل ۱، پیامدهای مشارکت در این کنش در سطح کدبندی محوری به هفت دسته و درنهایت به سه مقوله گزینشی تقلیل یافته است. این سه مقوله شامل “پیامدهای کنشی”، “پیامدهای نگرشی” و “پیامدهای روانی” هستند. البته مقولههای ذکرشده بهشکل تحلیلی و در سطح نظری تفکیکپذیرند، وگرنه بهشکل تجربی و در ساحت واقعیت، مشارکتکنندگان همزمان با همه این پیامدها مواجه بودند، منتها سطح درگیری آنها، بسته به اینکه در کدامیک از مراحل اعتیادی باشند، متفاوت بود.
در چهارچوب پیامدهای کنشی میتوان به «کنشهای جنسی رسانهایشده»، «سبک زندگی جنسیشده» و «ماجراجویی جنسی» در مشارکت کنندگان اشاره کرد. منظور از کنش جنسی رسانهایشده کنشی است که الگوی خود را از فطرت و امور پذیرفتهشده ازنظر اجتماع و در جامعه ایرانی، تأیید شده ازجانب دین، نمیگیرد، بلکه صرفاً از رسانه الگو میگیرد. در بسیاری از موارد، کنش جنسی تابع روابط متقابل و خواستههای دو طرف است، ولی در کنش جنسی رسانهایشده سلایق و خواستههای طرف مقابل نیز به حاشیه رانده میشود. یکی از مهمترین عوامل شکلگیری کنش جنسی رسانهایشده در بین مشارکتکنندگان در این مطالعه مصرف محصولات هرزهنگارانه است. پورنوگرافیها که نوعی بازنمایی بدون پرده از کنشهای جنسی هستند ازنظر بودریار «هیچ ارتباطی با واقعیت ندارند» و باعث شکلگیری فرهنگ فراواقعیت میشوند که در آن تمایز بین واقعیت و خیال، سطح و عمق یا واقعیت و توهم مخدوش میشود (بل، ۱۳۸۹: ۱۲۳). بهزبان سادهتر، ازمنظر تجربه مشارکتکنندگان، تقلید از کنشهای جنسی نمایشدادهشده در هرزهنگاری، به نتایج دلخواه و رضایت جنسی نمیرسد، چون واقعیت ندارد و ساخته رسانه است. در هرزهنگاری چیزی فراتر از رابطه جنسی ارائه میشود و درنتیجه باعث «تشدید واقعگرایی و وسواس دیوانهوار به واقعیت» (بودریار، ۱۳۸۶: ۶۳) یعنی اقدام مکرر به کنش جنسی میشود.
پیامد رفتاری دیگر «سبک زندگی جنسیشده» این است که در آن هزینه مالی و زمانی زیادی صرف امور شهوانی در دنیای واقعی یا مجازی میشود که ادامهیافتن این رویه همراه با بسترسازی اینترنت میتواند به اعتیاد جنسی منجر شود. تجربه مشارکتکنندگان دراینزمینه حاکی از مشغولشدن مداوم ذهنی با تخیلات و افکار جنسی و تبدیل همهچیز به ابژه جنسی بود.
دیگر پیامد رفتاری «ماجراجویی جنسی» است بهمعنای میل به تجربه یا تجربه روابط متعدد و متنوع جنسی در اینترنت که به رابطههای نامتعارف و شکلگیری خردهفرهنگهای جنسی در اینترنت منجر میشود. ازآنجاکه اقلیتهای جنسی مانند لزبینها[۱۶] و گیمنها[۱۷] در یک فرهنگ خاص، بهویژه فرهنگهای سنتی و سختگیرتر، بهراحتی پذیرفته نمیشوند، میتوانند از اینترنت برای آزادسازی عقاید و بهبود انزوای اجتماعی، تشکیل شبکه اجتماعی خاص خود، تقویت اعتمادبهنفس و هویت فردی و انجام فعالیتهای سیاسی استفاده کنند. این خردهفرهنگهای جنسی شامل همجنسخواهی،[۱۸] دوجنسخواهی،[۱۹] تغییر جنسیتخواهی،[۲۰] سادیسم (آزارگری جنسی)،[۲۱] مازوخیسم (آزارطلبی جنسی)،[۲۲] فتیشیسم (یادگارپرستی جنسی)[۲۳] و پارافیلیا[۲۴] میشود (دورینگ، ۲۰۰۹: ۱۰۹۰). در پژوهش حاضر، برخی از انواع انحرافات جنسی، بهویژه نظربازی در بین مردان و همجنسگرایی در بین زنان، در مشارکتکنندگان دیده شد. درواقع، فضاهای همجنسخواهی سایبر با فراهمآوردن امکان گمنامی، پایگاههایی را بهدست میدهند تا افراد درحالیکه هنوز پوشش حفاظتکننده اتاقک زندگی واقعی را برای خود نگه میدارند، بتوانند آزادانه بگویند که همجنسخواه هستند (بل، ۱۳۸۹: ۲۰۳).
در چهارچوب پیامدهای نگرشی، نتایج مطالعه تغییر نگرش به زنان و «نگاه جنسی» به آنها را در بین مشارکتکنندگان نشان داد. نگاه جنسی به زن بهمعنای تقلیل همه ویژگیها و کیفیات زنان به جذابیتهای جنسی و ارزیابی و مقایسه زنان، براینمبنا است. استفاده از محصولات هرزهنگاری باعث دید کالایی، خشونتی و اعمال نامتعارف جنسی مشارکتکنندگان علیه زنان شده بود. گرچه عدهای معتقدند پورنوگرافی اثری بر خشونت ندارد و حتی میتواند خشونت و پرخاشگری نهفته را تخلیه کند و از ظهور اجتماعی آن جلوگیری کند (برای نمونه:Kutchinsky, 1993؛Abrason & Hayashi, 1984 به نقل از Fergoson: 2009)، اما مالاموتو دانرستین (۱۹۸۹) در کتاب خود به نام پورنوگرافی و خشونت جنسی[۲۵] به این موضوع اشاره میکنند که اشکال خاصی از پورنوگرافی تهاجمی میتواند نگرشهای خشونتی به زنان را بیشتر کند. تجربه مشارکتکنندگان نیز این میل به خشونت یا حتی اعمال آن را تأیید میکند.
در بخش پیامدهای روانی، تجربه مشارکتکنندگان دال بر تضعیف و کشاکشهای روانی است. براساس تجربه افراد مشارکتکننده، سکس مجازی فرایندی است که کاملاً بهصورت تخیلی انجام میشود؛ بهاینصورت که هیچ حضور جسمانی از فرد دیگری در رابطه وجود ندارد، بلکه صرفاً براساس مکالمات جنسی و تصویر ذهنی از شریک مجازی و مرور صحنههای جنسی در ذهن و اغلب همراه با خودارضایی صورت میگیرد. بههمیندلیل است که مشارکتکنندگان ضعف روحی و جسمی شدید را در خود حس میکردند، همچنین وسواس فکری درباره روابط آینده، بهویژه واردشدن در رابطه رسمی ازدواج، در آنها شکل گرفته بود.
زندگی چندگانه مضاعف نیز یکی دیگر از پیامدهای روانی بود، که بهمعنای رفتوآمد مکرر بین دنیای واقعی و مجازی و نشاندادن تصویرهای مختلف از خود در این دو دنیا است. پنهانکردن بخشهای اساسی و مهمی از خود در دنیای واقعی و بهتبع آن، ظهور افراطی بخش پنهان در دنیای مجازی نیز در تجربه مشارکتکنندگان دیده میشود. علاوهبراین، اغلب مشارکتکنندگان در دوراهی تمایل شدید به موضوعات جنسی اینترنت و احساس عذاب وجدان قرار داشتند که میتوان آن را کشاکش میل و وجدان نامید؛ البته اغلب این کشاکش با بهحاشیهراندن وجدان و پیروزی میل به پایان میرسید.
درنهایت، میتوان گفت کنشهای جنسی در اینترنت، همانطور که از تجربیات افراد
برمیآید، به وابستگی منجر میشود، وابستگی به کنش جنسی مجازی شامل فرایندهایی است که در هریک از آنها مشارکتکنندگان احساس و حالات خاصی را تجربه میکنند. گریفتیز (۱۹۹۸) اعتیاد رفتاری به اینترنت را شامل شش مرحله: ۱. برجستگی، ۲. تغییر خلق، ۳. تحمل، ۴. نشانههای کنارهگیری، ۵. تعارض و ۶. بازگشت میداند که این مراحل در تجربه مشارکتکنندگان در پژوهش قابل ردیابی است. ازنظر گریفتیز برجستگی بهاینمعنا است که فعالیت معینی، چه بهصورت اشتغال ذهنی و چه رفتاری، مهمترین فعالیت و دغدغه فرد شود.
برجستگی در میان تجربههای مشارکتکنندگان بهشکل علاقه و وابستگی شدید به فعالیتهای جنسی سایبر (مثل کپیکردن و نگاهکردن عکسهای هرزه، مطالعه یا نوشتن داستانهای صریح جنسی، بازدید از اتاقهای گفتوگو و ردوبدلکردن پیامهای جنسی) و خودارضایی هنگام انجام این فعالیتها خود را نشان داد. این تجربهها حرکت از سکس مجازی به سکس تلفنی و حتی ترتیب قرار ملاقاتها در زندگی واقعی را درصورت ادامهیافتن این روند و اشتغال ذهنی به یافتن شریکهای جنسی برخط بیان میکند.
گریفتیز تغییر خلق را رفتاری مواجههای در اثر مشغولشدن به فعالیتی معین میداند. مشارکتکنندگان تغییر خلق را بهصورت مخفیکردن فعالیتهای جنسی برخط و دروغگفتن به خانواده درباره میزان استفاده از اینترنت، تمایل شدید به تجربهکردن سکس واقعی و همچنین ترجیحدادن سکس مجازی به شریک جنسی واقعی و سردی روابط، تغییر نگرش به ازدواج، زن و خانواده گزارش کردند.
تحمل شامل نیاز به افزایش صرف زمان در اینترنت برای رسیدن به همان سطح رضایتمندی قبلی است (مثل مصرف دوز بالاتری از مواد مخدر برای رسیدن به سطح لذت قبل) که بهشکل صرف زمان، پول و انرژی روزافزون و خارج از کنترل برای فعالیتهای اینترنتی و خیالبافیهای جنسی و همچنین نیاز به موضوعات جنسی متنوعتر و گاه انحرافی مثل همجنسبازی درمیان مشارکت کنندگان قابل ردیابی است.
نشانههای کنارهگیری به حالتهای فیزیکی و روحی ناخوشایند هنگام قطع یا کاهش فعالیت برخط اطلاق میشود که بهشکل احساس بیقراری و بدخلقی هنگام نبودن در اینترنت یا موفقنشدن در یافتن شریک جنسی برخط در بین مشارکتکنندگان نمود پیدا میکند.
تعارض ازنظر گریفتیز شامل تعارض بینشخصی و تعارض درونفردی است که بهصورت اختلاف بین اعضای خانواده یا اختلال در کارهای تحصیلی و شغلی نمودار میشود، ولی جنبه مهمتر این تعارض در بین مشارکتکنندگان، تعارض درونفردی است که بهصورت دروغگویی، پنهانکاری و تعدد هویت جلوهگر میشود.
بازگشت آخرین فرایند کنش جنسی در اینترنت است که با نشانههای تلاش برای ترک و موفقنشدن همراه است و در بین مشارکتکنندگان بهشکل نارضایتی از وضع موجود، علاقه به ترک و اقدام به ترک مکرر توصیف شد.
براساس یافتههای این تحقیق، میتوان موضوعاتی را بهمنزله مکمل تحقیقات انجامشده در این حوزه پیشنهاد کرد: ارائه چارچوب بومی اخلاق سایبر در حوزه هرزهنگاری اینترنتی، بررسی شیوه صحیح و کمخطر آگاهیدادن جنسی به فرزندان با توجه به سهولت دسترسی به موضوعات جنسی ازطریق فناوریهای جدید، بررسی گستردگی و شیوع هرزهنگاری در بین افراد و رابطه آن با ویژگیهای جمعیتشناختی (سن، جنس، وضعیت تأهل، تحصیلات و طبقه اجتماعی).
مراجع
ادیب حاجباقری، محسن و همکاران (۱۳۸۹) روشهای تحقیق کیفی، تهران: بشری.
اوگاس و گادام (۱۳۹۰) «یکمیلیارد فکر نابکار»، ترجمه محمد حسنلو، نیویورک تایمز، ۲۹ جولای، به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین http://www.khabaronline.ir/detail/
بل، دیوید (۱۳۸۹) درآمدی بر فرهنگهای سایبر، ترجمه مسعود کوثری و حسین حسنی، تهران: جامعهشناسان.
بودریار، ژان (۱۳۸۶)اغوا، ترجمه ایمن قضایی، پاریس: شعر.
بودریار، ژان (۱۳۸۹)جامعه مصرفی، اسطورهها و ساختارها، ترجمه پیروز ایزدی، تهران: ثالث.
پستمن، نیل (۱۳۷۱) «چگونه رسانههای همگانی فرهنگ را دگرگون میکنند»، ترجمه ش.ز.رستگار، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۵۷-۵۸.
ربیعی، علی و آوات رضانیا (۱۳۹۱) «آسیبشناسی اینترنت و بحران اخلاقی در جوامع معاصر»، اخلاق در علوم و فناوری، سال هفتم، شماره ۴:صص۸-۱
ریتزر، جورج (۱۳۸۹) مبانی نظریه جامعهشناختی معاصر و ریشههای کلاسیک آن، ترجمه شهناز مسمیپرست، تهران: ثالث.
صلصالی، مهوش (۱۳۸۶) تحقیق گراندد تئوری در علوم پزشکی (فلسفه و اصول کاربردی)، تهران: بشری.
طالبی، فاطمه (۱۳۹۲) «پیامدهای هرزهنگاری در بزرگسالان»، سپیده دانایی، شماره ۶۹، http://sepidehdanaei.blogfa.com/1392/06
فلیک، اووه (۱۳۸۷) درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نی.
گلمحمدی، احمد (۱۳۸۶) «گفتوگو در دنیای مجازی (تأثیر فناوریهای ارتباطی ـ اطلاعاتی بر گفتوگوی میانفرنگها)»، پژوهش علوم سیاسی، دوره سوم، شماره ۴: صص۱۷۷-۱۶۳
عاملی، سعیدرضا (۱۳۸۲) «دوجهانیشدن و جامعه جهانی اضطراب»، نامه علوم اجتماعی، شماره ۲۱: ۱۴۳-۱۷۴.
محسنی، منوچهر (۱۳۸۰) جامعهشناسی جامعه اطلاعاتی، تهران: دیدار.
محمدپور، احمد (۱۳۸۹) ضدروش، منطق و طرح در روششناسی کیفی، جلد اول، تهران: جامعهشناسان.
منطقی، مرتضی (۱۳۸۸) چترومهای ایرانی، جوانان و اولیا، تهران: جهاد دانشگاهی.
منطقی، مرتضی و مصطفی بلقانآبادی (۱۳۸۸) «تحلیل محتوای اتاقهای گپ اینترنتی (چترومهای) ایرانی»، پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره سوم، شماره ۲: ۲۴۰-۲۵۶.
ناجی، مجتبی و محبوبه زارعی (۱۳۸۸) روانشناسی اعتیاد، اصفهان: هنرهای زیبا.
Boyle, K (2000). The Pornography Debates: Beyond Causee and Effect. Womans Studies International Forum23 no:2. pp.187-195.
Cline. V (1999a) Treatment and Healing of Pornographic and Sexual Addiction, LDSR: Help Hope Healing 12,290.
Cline.V (1999b) Pornographys Effects on Adult and Child. LDS Reaources on Pornography. Morality in Media10115, pp.475.
Doring ,N (2009). The Internet Impact on Sexaulity: A Critical Review of 15 Years Research.Computer in Human Behavior 25, p. 1089-1101.
Ferguson, C (2009). The Pleasur Is Momentry… The Expense Damnable? The Influence of Pornography on Rap and Sexual Assault. Aggression and Violent Behavior 14. pp.23-29.
Griffiths, M(1998). Internet Addiction: dose it really exist? In j E.Gackendach (ED). Psychology and the internet :Interpersonal, tranaspersonal implications. New York: Academic press
Rice Hughes ,D (1998) How Pornography Harm Children? Protect Kids.com2001.
Voros, F (2009). The Invention of Addiction to Pornography. EISEIER MASSON: 18, PP.243-246.
Yellowlees, P. & Marks, S. (2007) Problematical internet use or Internet Addiction? Computer in Human Behavior, 23, pp. 1447-1453.
Young, K (1999) Internet Addiction, Sympotoms,Evaluation And Treatment, This article reproduced from Innovation in In Innovations in Clinical Practice: A Source Book (eds L. VandeCreek & T. Jackson), Professional Resource Press. vol. 17, pp. 19–۳۱.
منبع: انجمن جامعه شناسان ایران