جنبشهای اجتماعی پنجرهای به سوی ابعاد مهمی از زندگی اجتماعی ما میگشایند. این جنبشها بیرون از نظام سیاسی برای شناخت نگرانیها و دست یافتن به مطالبات فشار وارد میکنند و بخش مرکزی آنچه «جامعه مدنی» یا «سپهر عمومی» نامیده میشود، هستند، و از همین زاویه با دموکراتیزاسیون پیوند دارند. جنبشها به قلب انگیزه انسانی وارد میشوند از اینرو بستر مناسبی برای فهم حساسیتهای اخلاقی از جمله گذشت و فداکاری، عشق و جستجوی دلیلی برای رنج کشیدن به خاطر دیگران هستند.
کتاب “جنبش های اجتماعی و دمکراتیزاسیون” که به کوشش دکتر سعید مدنی و با همکاری جمعی از علاقمندان به مباحث مرتبط با جنبش های اجتماعی ترجمه و تدوین شده ، ذهن خلاق خوانندگان محترم را به پرسشگری نقادانه درباره جنبشهای اجتماعی دعوت میکند. این کتاب را انتشارات روزنه منتشر کرده است.
جنبش اجتماعی عبارت است از “مبادرت جمعی به منظور استقرار نظمی نو در زندگی”. نباید تعریف کوتاه و چند کلمه ای جنبش اجتماعی ما را فریب دهد. این پدیده که بیش از نیم قرن است حوزه جدی و کاملا گسترده ای در جامعه شناسی سیاسی و علوم سیاسی به خود اختصاص داده قرار است به گفته تیلی در قرن بیست و یکم آرزوی رهایی جامعه مدنی از تسلط دولت ها را در بخش بزرگی از جهان محقق کند. آلن تورن جنبش اجتماعی را بر سه پایه “هویت”، “موضوع مبارزه” و “چشم انداز یا مدل اجتماعی جنبش” توضیح میدهد. هویت که جانشینی مشروع و این زمانی برای ایدئولوژی است نقش اساسی در چیستی جنبش دارد و فعالان جنبش به واسطه آن صاحب آگاهی مشترک ، احساس همدلی و وابستگی و تعلق به یکدیگر میشوند. کتاب جنبش های اجتماعی و دمکراتیزاسیون تلاش دارد به برخی از سوالات درباره جنبش های اجتماعی و رابطه آنها با دمکراسی سازی در جوامع کمک کند. این مجموعه شامل ۱۲ مقاله منتخب است که ده مقاله به مباحث درباره جنبش های اجتماعی پاسخ میدهد و دو مقاله نیز ضمن تبیین و توضیح مفهوم دمکراسی سازی تجارب مهمی در این زمینه را ارائه میدهد.
“سازمانهای جنبش اجتماعی” اولین مقاله در این مجموعه میباشد که به قلم «مک کارتی» و «زالد» دو صاحبنظر برجسته در مباحث مرتبط با جنبش های اجتماعی تدوین و توسط”عماد بهاور” ترجمه شده است. تعریف مفاهیمی مثل بخش جنبش اجتماعی، صنعت جنبش اجتماعی و سازمان جنبش اجتماعی به تقلید از ادبیات علوم اقتصادی و مدیریت موضوع مباحث اصلی مقاله است که در چارچوب نظریه «بسیج منابع» مطرح شده است. نکته بدیع و مهم در این مقاله تبیینی است که نویسنده از روش تعامل سازمانهای جنبشی و سازمانهای مستقر رسمی و موانع و مشکلات این تعامل در دوره گذار ارائه میدهد.
مقاله دوم تحت عنوان «گنجینه سازمانی جنبشهای اجتماعی» به قلم «الیزابت اس کلمنس» بازبینی و بازنویسی و توسط “سید مهدی خدایی” ترجمه شده است. هدف مقاله پاسخ به این سئوال است که نهادهای سیاسی چگونه تغییر میکنند؟ نویسنده مقاله برای پاسخ به سئوال مذکور دو پیش فرض را مبنا قرار میدهد. اول آنکه برخی جنبشهای اجتماعی با وجود فشارهایی فزاینده برای سازگاری با ساختارهای مستقر تا آخر ممکن است از خود مقاومت نشان دهند و دوم آنکه برخی تعاملات میان جنبش های اجتماعی و نهادهای سیاسی مستقر میتواند به
تغییرات قابل توجهی در روش فعالیت و سازمان جنبش منجر شود. در نهایت مقاله نقطه اتکای جنبش ها برای تطابق با تغییرات حاصل از تعامل جنبش و نظام مستقر را «گنجینه های سازمانی» یا مجموعه یافته های نظری نظریه پردازان در زمینه سازمان، و انباشت تجارب جنبشها در سیر تحول تاریخی شان قلمداد میکند و به
تبیین این گنجینه میپردازد.
«تاکتیکهای اعتراضی» عنوان مقاله کوتاهی است از «سال دی. آلینسکی» که برداشتی است از کتاب «عصاره قوانین برای رادیکالها» تالیف همین نویسنده که توسط “سعید مدنی” که مدیریت این پروژه را نیز عهده دار بوده ، ترجمه شده است. این مقاله با اشاره به سیزده قاعده که در انتخاب تاکتیکها توسط جنبشها باید رعایت شود، در نهایت رعایت سه اصل مهم را توصیه میکند: اول) عمل واقعی در به عکس العمل واداشتن دشمن است. دوم) کار اصلی جنبش تحریک و هدایت ضد جنبش به سمت واکنش مورد نظر خود است. سوم) تاکتیکها مثل سازمان، مثل زندگی مستلزم حرکت همراه با عمل است.
مقاله چهارم تحت عنوان «جدا شدن از جنبش» را «برت کلاندر مانز» در سال ۱۹۹۷منتشر و در سالهای ً ۲۰۰۳-۲۰۰۲مجددا بازنویسی و توسط “سید علیرضا بهشتی” ترجمه شده است . مقاله از جهت موضوع مورد بررسی بسیار بدیع می باشد و تحلیلی روانشناختی – جامعه شناختی از فرایند ورود و خروج به جنبشهای اجتماعی ارائه میدهد. اگر چه در مباحث پیرامون پویایی گروه در روانشناسی اجتماعی رفتار اعضای گروه مورد تحلیل قرار میگیرد، اما اختصاص بحثی مستقل درباره سازوکارهای ریزش و رویش جنبشهای اجتماعی احتمالاً برای خواننده این کتاب جذابیت بسیار خواهد داشت. چرا افراد جذب جنبش های اجتماعی میشوند؟ چرا به تدریج گروهی به جنبش وفادار و گروهی منتقد آن میشوند؟ و در آخر چرا عده ای دوباره وارد جنبش میشوند و به صف معترضان می پیوندند و جمعی بیطرف باقی میمانند یا میروند ؟ اینها سئوالاتی است که نویسنده تلاش کرده به آنها پاسخ دهد.
مقاله پنجم با عنوان «احساسات اعتراضی،» کنکاشی پژوهشی و نظری درباره انگیزه های معترضان درون جنبش های اجتماعی است، به قلم جیمز. ام.. جاسپر و ترجمه “سید علیرضا بهشتی”. مقاله مورد بحث نیز مشابه مقاله سوم رویکردی عمدتا روانشناختی داشته و تلاش کرده با واکاوی احساسات معترضان طبقه بندی از انگیزه های اعتراض و خواست برای تغییر ارائه دهد و در نهایت نقش سه گروه احساسات عاطفی (مثل
نفرت، عشق، همبستگی و اعتماد،) احساسات واکنشی (مثل خشم، طغیان و شرم) و خلقیاتی که وضعیتهای بینابینی احساسی را شکل میدهند، در جنبشهای اعتراضی تبیین میکند. در هر حال همواره به خاطر داشته باشیم که رویکردهای جدید نسبت به جنبشهای اجتماعی به خصوص جنبشهای اجتماعی جدید و همچنین دموکراتیزاسیون، نقش مهم و تعیین کننده ای برای افراد قائل میشوند و هم از این رو تحلیلهای روانشناختی بسیار مورد توجه آنها قرار میگیرد.
«جنبشهای کارگران کشاورزی در بستر تغییرات سیاسی» عنوان مقاله ششم است به قلم «جی کرای جیکنز» و «چارلز پیرو» که توسط دکتر “محمد صادق ربانی رانکوهی” ترجمه شده است. این مقاله آثار تغییرات سیاسی در نهادهای مستقر و به خصوص دولت را در موفقیت و شکست جنبش های اجتماعی بررسی میکند و از این رو حائز نکات مهم و قابل استفاده ای برای خوانندگان به خصوص در شرایط کنونی باشد.
مقاله هفتم تحت عنوان «افول جنبشهای کارگری» که توسط «پاتریشیا کایوسکستون» تدوین و توسط “امیر خسرو دلیرثانی” ترجمه شده است. مقاله با مروری بر وضعیت جنبش کارگری در آمریکا و مقایسه آن با موقعیت
جنبش کارگری کانادا، نشان میدهد افول این جنبش در آمریکا و در مقابل موضع قوی آن در کانادا تا حد زیادی از یک سو تحت تأثیر سیاستهای دولتها در قبال اتحادیه های کارگری و از سوی دیگر تابع روش و میزان تعامل دولت و اتحادیه ها است. نویسنده معتقد است افول جنبشهای چپ و کارگری در آمریکا موجب افت
شاخصهای کیفیت زندگی در این کشورها شده است.
«موفقیت جنبش» عنوان مقاله هشتم از این مجموعه است که فشرده ای است از کتاب «استراتژی اعتراضات اجتماعی »به قلم نویسنده آن ویلیام راگامسون که توسط دکتر”سعید مدنی قهفرخی”ترجمه شده است. نویسنده تلاش کرده تا در مقاله خود مفهوم «موفقیت» را در جنبشهای اجتماعی مورد بحث قرار دهد. مدل ارائه شده در این مقاله به منظور روش نمودن وضعیت جنبشهای اجتماعی، به توصیف چهار برونداد جنبشها یعنی پذیرش کامل و نسبی، پیشدستی، تلاش و شکست پرداخته است. این مدل، چارچوب ساده اما جامعی را برای ارزیابی وضعیت جنبشهای اجتماعی در اختیار ما قرار میدهد.
مقاله نهم مجموعه حاضر تحت عنوان «جنبش ها و تغییرات فرهنگی» به قلم «ران ایرمن» و «اندرو جامیسون» فشرده ای است از کتاب نویسنده با نام «موسیقی و جنبش اجتماعی » که توسط دکتر”سعید مدنی قهفرخی” ترجمه شده است. این مقاله اثرات جنبش های اجتماعی را بر فرهنگ عمومی مورد بحث قرار داده و با اشاره به مصادیقی در موسیقی، تعامل میان «فرهنگ»،» جنبش» و «فرهنگ عمومی» را تبیین کرده است.
مقاله دهم تحت عنوان «رادیکالیزم و محیط زیستگرایی طبقه متوسط» ترجمه مقاله ای است از «استفان کونگرو» و «آندرو داف» که توسط “امید کوکبی” ترجمه شده است. مقاله از آن جهت که به تحلیل اثرات آگاهیها و باور طبقه متوسط در مشارکت آنها در جنبشهای اجتماعی پرداخته، حائز نکات مهم و قابل توجهی شامل نقد ساختاری است. به علاوه مقاله ظهور دیدگاههای رادیکال – که عمدتا نظام سرمایه داری به عنوان عامل بروز بسیاری از مشکلات و مسایل زیست محیطی است – در طبقه متوسط فعال در جنبش محیط زیست جوامع صنعتی را مورد بررسی قرار داده که میتواند قرابت هایی با آنچه در آینده ممکن است جامعه ما با آن مواجه شود، نیز داشته باشد.
در مقاله یازدهم که از فصل اول کتاب «دموکراتیزاسیون به قلم «دیوید پاتر» و همکارانش تلخیص و توسط دکتر”مسعود پدرام” ترجمه شده، ضمن تبیین مفهوم دموکراتیزاسیون و ارائه نظریه ها درباره گذار دموکراتیک، پیوند بین جنبش های اجتماعی و فرایند دموکراتیزاسیون را مطرح و با تأکید بر فصل مشترک سه رویکرد «مدرنیزاسیون،» «جامعه شناسی تاریخی» و «گذار» همگرایی این سه رویکرد رقیب در تبیین تغییرات سیاسی جوامع مختلف به بحث گذاشته شده است.
آخرین مقاله این مجموعه ترجمه فصل هفتم کتاب دموکراتیزاسیون» توسط”مهدی دولتی” است که گزارش و جمعبندی جامعی از روند تحولات و تغییرات سیاسی آمریکای لاتین در فاصله سالهای ۱۹۸۰تا ۱۹۹۵ارائه میدهد. روش نویسنده در ارائه این گزارش بررسی مقایسه ای ویژگی های جوامع آمریکای لاتین و تعیین نقاط اشتراک و افتراق آنها طی «گذار دموکراتیک» میباشد و از این نظر میتواند جمعبندی جامعی از آزمون استراتژی «دموکراتیزاسیون» در یکی از غیردموکراتیک ترین، نظامی ترین و فاسدترین مناطق جهان محسوب شود.