ادبیات بازتاب احساسات و نگرش های افرادی است که خواسته یا ناخواسته، درونی ترین باورهای خود را در زبانشان جاری کرده اند. از جمله درونیاتی که در بیشتر آثار ادبی می توان دریافت، اشاره به کودک و کودکی است که در واقع به نوعی تجربه ی بازگشت به کودکی را در شاعران و نویسندگان نشان می دهد. سخن از کودکان، بازی ها و عوالم کودکانه از همان آغاز شعر پارسی در اشعار شاعران وجود داشته و گاه و بی گاه به آنها اشاره شده است. در میان شاعران معاصر نیز پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد به دنیای کودکان دیروز اشاره هایی داشته اند که زنانه بودن اشعار و به ویژه مادرانه بودن آنها، لطافت فضای شعری شان را دوچندان کرده است. در این مقاله سعی نمودیم که اشاره های آنها به کودکان و دنیای کودکانه شان را بررسی کنیم، تفاوتها و تشابهات دیدگاه آنها، جایگاه مخاطب در اشعار آنها و نیز تفاوت دنیای آنان با دنیای کودکان امروز را بازگو نماییم.
تا سالهای منتهی به قرن بیستم، سخن گفتن از همنشینی «ادبیات» و «صلح» موضوعی بیربط و خندهدار بود، چراکه در دهههای منتهی به این تاریخ، ادبیات یا مبارزه میکرد یا کرنش! به باور اغلب نظریهپردازان ادبی آن دوران نیز مفهوم آزادی در ادبیات به هیچ عنوان برابر صلح نبود، هر چند تاریخ ادبیات راوی آثاری چون «جنگ و صلح»، «وداع با اسلحه» و «زنگها برای که به صدا در میآیند» بوده باشد. شارحان نامآور ادبیات، از منظر پدیدارشناسی ادبیات را پدیدهای لذتبخش میدانند و لذت را بر مبنای واکنشهای فیزیولوژیکی امری خشن میخوانند. نیچه در کتاب مشهور خود، «غروب بتها» مینویسد: «اگر قرار است هنری در کار باشد، اگر قرار است اثر یا نگاه زیباییشناسی وجود داشته باشد، یک پیش شرط فیزیولوژیکی ضروری است و آن هم شور است؛ معنای این واژه بهطور قطع از خویش به درآمدن و به عرصهای دیگر وارد شدن است.»
«کلمه کلاسیک معادل برتری تردیدناپذیر اثر، به آن مکتب ادبی گفته می شود که از ادبیات قدیم یونان و روم تقلید کرده است.»؛ ادبیاتی که از ماندگاری بالایی برخوردار، شایسته تدریس در کلاسها و قابل استفاده برای تربیت نسل جوان هستند. بنابر این به آثار برتری که با گذشت قرن ها اهمیت و ارزش خودشان را حفظ کنند و بتوانند افتخار ادبی و ملی کشوری محسوب شوند ،ادبیات کلاسیک می گویند. از همین روی می توان گفت نویسنده کلاسیک به نویسنده ای اطلاق می شود که آثار او از ماندگاری بالایی برخوردار و شایسته مطالعه در تمامی قرن ها باشد.مانند نویسندگانی چون لافونتن، مولیر،راسین،بوسوئه، لابرویر و مادام دولافایت و... را نام برد.اما اینکه نویسنده باید چه اصول و قواعدی را در متن خود در نظر داشته باشد تا بتواند به نگارش به شیوه کلاسیک نزدیک شود، بحثی است که امروز در حد این مقال و به صورت تیتروار به آن اشاره خواهیم کرد.
گوتفرید کلر در ۱۹ ژولای سال ۱۸۱۹ در محیط خرده بورژوایی شهر زوریخ متولد شد. پدر وی رودُلف کلر خراط و مادرش الیزابت شوایتسر دختر یک پزشک بود. در سال ۱۸۲۴ هنگامی که گوتفرید فقط پنج سال داشت، پدرش در اثر مرگی زود هنگام از دنیا رفت. او یک سال بعد به مدرسه رفت و تا سال ۱۸۳۴ در مدارس مختلفی مشغول تحصیل بود. درسال ۱۸۲۶ مادر وی با یکی از همکاران خود به نام هینریش ویلد ازدواج کرد. زندگی مشترک این دو تا سال ۱۸۳۴ ادامه داشت و پس از آن از یکدیگر جداشدند.
مهدی اخوان ثالث که غالبا از او به عنوان یکی از ۵ شاعر بزرگ معاصر یاد میشود متولد سال ۱۳۰۷ در مشهد است.اخوان ثالث تحصیلات خود را تا دوره متوسطه در مشهد ادامه میدهد و در سال ۱۳۲۶ در دوره کارآموزی در رشته آهنگری را تمام میکند. اخوان پیش از انقلاب چند بار به جرم سیاسی زندانی شد. او پس از آزادی از دومین حبس خود در سال ۱۳۳۶ به کار در رادیو مشغول شد. او در سال ۱۳۵۶ هم مدتی مشغول به تدریس در دانشگاه تهران بود. اخوان ثالث در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته شد. او در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستینبار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در چهارم شهریور ماه همان سال درگذشت. او را در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپردند.
گزارشی از خواب های شاهنامه و برخورد هوشمندانه ی فردوسی با نمادها
محمود دولت آبادی جدای از همه توانمندی ها و قابلیتهای ادبی ، نوعا نویسنده و روشنفکر ایرانی برخوردار از فکر ، ذهن و اولویت ها و تعلقات فکری و ذهنیتی نیز به شمار می آید . در ذهنیت بحران زده، تراژیک ، مخالفت خواه و مصیبت جوی دولت آبادی زندگی اساسا عرصه وقوع « سوگ های ماندگار » و «حماسه های ناتمام » است . حماسه سازان او اغلب از میان معمولی ها و « پایینی » ها ظهور کرده اند . همان مردمی که او با نمایش مصائب فردی و جمعی آنان در صدد است تا نشان دهد ما واقعا چگونه «مردمی هستیم »؟. « تنهایی » ، « طغیان » و « یاس » چرخه ای از مفاهیم مشترک درآثار داستانی خلق شده در طول سه دوره اصلی از زندگی حرفهای اوست . مفاهیمی که بی شک بازتاب مستقیمی از ذهنیت و باورها و دریافت ها و برداشت های او از زندگی به حساب می آید .
اگر تنها یک چیز وجود داشته باشد که وولف بیش از همه دوست داشته باشد، آن جمله های نا تمام، مکالمه های شکسته ، و سوالهای بی جواب و بی قاعده است. مانند خطهای هادی که طرح مبهمی دارند و زود از هم می پاشند. همین چیزها ویژگی خاص پوچ و بیهوده ی خود را به زندگی پارجیترها و دوستانشان در رمان سالها می دهند. آنها آدمهای بسیار خوبی هستند، اما هیچ نیازی ندارند، چیزی نمی خواهند، و به هیچ جایی در زندگی شان نمی رسند. به نظر می رسد که نویسنده از این موضوع آگاه است و شخصیتهایی را برای ارائه قضاوت در باره ی این آدمها معرفی کرده است. این شخصیتها رویای عملکرد متفاوتی نسبت به افراد قبلی را در سر می پرورانند، اما تفاوتی که آنها مجسم می کنند آنقدر مبهم، معنوی و احساسی است که راز بازی را افشا می کند. نورث، پگی و نویسنده هیچکدامشان معتقد نیستند آنچه که شاهدش هستند انحطاط نظام اجتماعی است و اراده ی عمل در دنیای مادی اصل لازم برای هر گونه تجدید معنوی واقعی است.
در آثار ویرجینیا وولف بیش از هر رمان نویس انگلیسی دیگر ، نویسنده ی داستان با مشکل از هم گسیختگی مشخصه معنایی عام و نتایجش در رمان مواجه است . رمان نویسی که می پرسد، "منظور از واقعیت چیست؟" و در جواب می گوید، "به نظر چیزی غیر قابل پیش بینی و اعتماد که این لحظه در جاده ای غبار آلود، لحظه ای در تکه روز نامه ای در خیابان و لحظه ی دیگر در نرگسی زرد در آفتاب است." و همچنین قدرت باور مردم و عقاید عام در اصولی که باعث تمایز بین نویسندگان هم دوره اش و اسکات و جین آستین است را متذکر می شود، ملزم به وجود منتقد برای توضیح اینکه چرا و چه می کند، نیست.
ادبیات سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است که درقالبهای گوناگون شعر، داستان، رمان، نمایشنامه، تئاتر، فیلم، سینما، نشریات و... به نمایش درآمده، هویت خویش را بر مخاطب خود آشکار میکند. هنرمندان خلاق عرصههای گوناگون این هنر، با به کار جستن اندیشههای آرمانی و انسانی خویش و نیز خلاقیتهای ویژه هنری خود، بر آنند تا بازتاب زندگی اجتماعی، فردی، فرهنگی، سیاسی و هنری و... مردمان عصر خویش رابه تصویر بکشند و در لابهلای آن، خواستهها، افتخارات، اندوهها و دلتنگیهای بشری را به نمایش بگذارند. شناخت، ارزیابی و معرفی کیفیت این آثار از سویی موجب لذت بیشتر از متن در ذهن خواننده خواهد شد و از سوی دیگر منجر به ساخت جامعهای بر پایه اندیشه، تفکر و خواستههای معقول بشری میگردد در این میان نگارش داستان و پرداختن بدان در قلمرو ادبیات فارسی جایگاه ویژه و در خور دارد. در این مقاله به بررسی آثار منیرو روانی نویسنده زن معاصر کشورمان میپردازم.