مقدمه
ادبیات سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است که درقالبهای گوناگون شعر، داستان، رمان، نمایشنامه، تئاتر، فیلم، سینما، نشریات و… به نمایش درآمده، هویت خویش را بر مخاطب خود آشکار میکند.
هنرمندان خلاق عرصههای گوناگون این هنر، با به کار جستن اندیشههای آرمانی و انسانی خویش و نیز خلاقیتهای ویژه هنری خود، بر آنند تا بازتاب زندگی اجتماعی، فردی، فرهنگی، سیاسی و هنری و… مردمان عصر خویش رابه تصویر بکشند و در لابهلای آن، خواستهها، افتخارات، اندوهها و دلتنگیهای بشری را به نمایش بگذارند.
شناخت، ارزیابی و معرفی کیفیت این آثار از سویی موجب لذت بیشتر از متن در ذهن خواننده خواهد شد و از سوی دیگر منجر به ساخت جامعهای بر پایه اندیشه، تفکر و خواستههای معقول بشری میگردد در این میان نگارش داستان و پرداختن بدان در قلمرو ادبیات فارسی جایگاه ویژه و در خور دارد.
در این مقاله به بررسی آثار منیرو روانی نویسنده زن معاصر کشورمان میپردازم.
زندگینامه و آثار روانیپور:
دوم مرداد ماه ۱۳۳۳ در یکی از روزهای گرم تابستان منیرو روانیپور در آبادی جفره از توابع بوشهر گریه تولد سر داد. دوران کودکی و نوجوانی او در جفره و بوشهر سپری شد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه در بوشهر به شیرازی میرود و در رشته روانشناسی تحصیل میکند. در سال ۱۳۶۰ به توصیه یکی از نزدیکانش داستاننویسی را به صورت جدی آغاز میکند. او پیش از انتشار داستانهایش در محافل ادبی حضور مییابد. اما داستانهای وی با عناوینی چون «ضعیف، سیاه» مورد بیمهری قرار میگیرد. روانیپور بعد از هفت سال تجربه حضور در محافل ادبی، در سال ۶۷ اولین مجموعه داستانی خود به نام «کنیزو» منتشر کرد و یک سال بعد وی اولین رمان خود رابه نام «اهل غرق» به چاپ رسانید. این رمان مورد توجه منتقدان قرار گرفت. سال ۱۳۶۹ برای او سال پرکاری محسوب میشود. روانیپور در این سال هم مجموعه داستان «سنگهای شیطان» و هم دومین رمان خود «دل فولاد» را روانه بازار کرد. روانیپور در سال ۱۳۷۲ مجموعه «سیریا سیریا» و در سال ۱۳۷۸ «کولی کنار آتش» را منتشر ساخت. او باز هم مدتی سکوت کرد. اما روزه کاریش را در سال ۱۳۸۰ با انتشار مجموعه داستان «زن فرودگاه فرانکفورت» شکست و در آخر روانیپور آخرین اثرش را به نام «نازلی» که شامل سه مجموعه داستان است در سال ۱۳۸۱ منتشر کرد. گرچه آغاز کار رسمی و حرفهایش سال ۱۳۶۷ است اما او پیش از این سالها آثاری برای کودکان چون : «گنجشک و آقای رییس جمهور» و «ترانههای کودکان» را منتشر کرده است.
سبک داستاننویسی روانیپور:
بیشک نویسندگانی چون منیرو روانیپور، برآنند که تا به شیوه و سبک ویژه خود حاصل تجربیات، اندیشهها، باورها و اندوختههای خود را با مخاطب خود در میان بگذارند.
آنچه از مطالعه آثار روانیپور میتوان درک کرد، این است که او در داستانهایش دغدغه استفاده از عناصر طبیعی و میل به قهرمانپروری در قالب شخصیتهای زنانه را پی میگیرد. هر چند سبک و زبان نویسنده در طول سالها تغییر میکند. دغدغههای او ثابت است؛ عناصر ویژه داستانی، طبیعت حاکم بر فضای داستانها و نقش برجسته زنها، از همان کتاب اول در داستانها حضور دارند.
او گرچه سالهاست که درگیر در آبادی «جفره» زندگی نمیکند، با این وجود آداب و رسوم و حتی خرافات آنجا را در ذهن دارد. گرچه گذشت زمان و تحولات روحی و روانی نویسنده باعث شده در آثار جدیدش تحولی عمیق ایجاد شود. در اولین مجموعه داستانی او «کنیزو» در سه داستان نخست آن «کنیزو»، «شب بلند» و «آبیها» عناصر تکرار شونده مهمی چون دریا و افسانههای آن، طلسمها، پریان دریایی، ماهیگیران و زنان بومی، نمود چشمگیری دارد. این باورها در رمان «اهل غرق» تکامل مییابد. اما بعد از این دو اثر در آثار دیگر نویسنده با حوادثی که جنبه اساطیری و جادویی کمتری دارد روبهرو میشویم.
داستانهای «کنیزو»، «شب بلند»، «پرشنگ» و «جمعه خاکستری» از مجموعه «کنیزو» و داستان «سنگ شیطان»، «ما فقط از آینده میترسیم»، «جیران»، «هروس»، «بازی» از مجموعه «سنگهای شیطان» و «رعنا»، «شیوا» و «نازلی» از مجموعه «نازلی» جزء داستانهای رئالیسم یا واقعگرا هستند.
«آبیها»، «طاووسهای زرد»، «دریا در تاکستان»، «مشنگ» و «مانای مهربان» از مجموعه «کنیزو» از جمله آثار رئالیسم جادویی روانیپور هستند.
همچنین «مرغ آبی رنگم مرده»، «قصه غمانگیز عشق» از مجموعه «سنگهای شیطان» نیز از نوع داستانهای سمبولیسم است. رمان «اهل غرق» و «کولی کنار آتش» نیز از جمله رمانهایی است که آمیزهای از سبک رئالیسم جادویی و سمبولیسم را به خود اختصاص دادهاند. روانیپور، با استفاده از لغات جنوبی و بوشهری و استفاده از واژههای محلی داستانهای ویژهای را با محوریت زن پی ریخته است. اغلب مرگ و پوچی پایان داستانهای او میباشد و در واقع قهرمانان داستانهایش بازنده زندگی هستند. او با افسانه و خرافات و باورها حوادث داستان را پیش میبرد.
شخصیتپردازی در داستانهای روانیپور
شخصیتپردازی تمام داستانهای روانی به یک شیوه صورت پذیرفته است. در بیشتر داستانهای کوتاه و رمانهای او شخصیت اصلی داستان زن است. او با دیدی اجتماعی در داستانهایش به زنان و مسایل آنان میپردازد. او حتیٰ موضوعات کلیشهای زنان را نیز بیان میکند. زنان در آثارش را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:
۱. زنان بومی: که بیشترین حضورشان در مجموعهها و داستانهای ابتدایی او است. اینان مطابق با میل و غریزه خود زندگی میکنند. مانند مادر در «کنیز» خیجو و مدینه و بوبونی در «اهل غرق»، «آینه در «کولی در کنار آتش»، دایه در داستان «سنگهای شیطان» و تمام پسر زنانی که در آثار او وجود دارند.
۲. زنان شهری: تمام دغدغه این زنان خانهداری است. آنها مانند «شیوا و نازلی» در شهر زندگی میکنند و دغدغهها و فکر آنها نسبت به زنان بومی پیچیدهتر است. گاه این زنان، زنان مطلقهای هستند که از تنهایی رنج میبرند و دچار بیماری روحی و روانی شدهاند و خود را برای پرندهای میآرایند.
۳. زنان روشنفکر: این زنان در آثار روانیپور اغلب نویسندهاند. این زنان از طرف زنان بومی مطرودند. از سوی دیگر به زندگی زنان بومی غبطه میخورند.
زنان داستانهای روانی جدا از همه این تفاوتها خصوصیات مشترکی دارند. بیشتر آنها سرکش، قوی و مستقل هستند و در عشق پیشگامند. آنها حاضرند برای رسیدن به عشقشان از همه چیز خود بگذرند. زنان نویسنده در اغلب داستانهای روانیپور به نوعی حضور دارند. شاید بتوان گفت که او خود را روایت میکند. مادر در داستانها او، چهره موجهی ندارد و مورد انتقاد است و یا به سکوت وادار شده است. او در داستانهایش به نیکی از مادر یاد نمیکند.
اما مردان داستانهای روانپور نیز دو دستهاند:
۱. مردان پدر: مردانی که به عنوان پدر ایفای نقش میکنند. روانیپور در داستانهایش برخلاف مادر چهرهای خوب از پدر ارایه داده است. پدر در داستانهای او نقشی ویژه و دلسوزانه دارد و بسیار مهربان است.
۲. سایر مردها: که چهرهای دوگانه دارند، در بیشتر داستانهای کوتاه، مردها نامی ندارند. آنان مطلیع زنان هستند و همه امور خانه در دست زنان است. مردها توسط زنان انتخاب میشوند. او چهره دیگری از مردان در داستانهایش ارایه میدهد. مردان به عنوان جفت، معشوق و همسر نقش مثبتی ندارند و اغلب به عنوان دیکتاتور و کسانی که زندگی زنانه را نابود میکنند و به دنبال تمایلات خود هستند به تصویر کشیده شدهاند.
شخصیت داستانهای روانیپور ایستا نیستند و در خلال داستانهای او در سالهای متمادی متحول میشوند؛ البته تحول آنان چندان مثبت نیست چرا که در پایان داستان شخصیتهای بیمار گونهاند. شخصیتهای داستانهای پایانی او اغلب قراردادی و از جهان خارج وارد داستان شدهاند.
منابع:
۱. براهنی، رضا (۱۳۶۸). قصهنویسی، تهران: نشر البرز.
۲. پرهام، سیروس (۱۳۳۶). سیمای قهرمان در داستانهای عامیانه، تهران: نشر صدف.
۳. روانیپور، منیرو (۱۳۶۷). کنیزو، تهران: انتشارات نیلوفر.
۴. ـــــــــــ (۱۳۶۸). اهل غرق، تهران: خانه آفتاب.
۵. ـــــــــــ (۱۳۶۸). سنگهای شیطان، تهران: نشر مرکز.
۶. ـــــــــــ (۱۳۷۸). کولی کنار آتش، تهران: نشر مرکز.
۷. ــــــــــ (۱۳۸۱). نازلی، تهران: نشر مرکز.
۸. سلیمانی، محسن (۱۳۸۳). فن داستاننویسی، تهران: نشر امیرکبیر.
۹. عبداللهیان، حمید (۱۳۸۱). شخصیت و شخصیتپردازی در داستان معاصر، تهران: نشر آن.
۱۰. میرصادقی، جمال (۱۳۶۵). ادبیات داستان، تهران: نشر ماهور.
۱۱. ــــــــــــــ (۱۳۷۶). عناصر داستان، تهران: نشر سخن.
۱۲. یونسی، ابراهیم (۱۳۶۹). هنر داستاننویسی، تهران: نشر نگاه.
5 Comments
غير از مغضوب عليهم
ممنونم.
كاش حجم مقالات تاليفي نسبت به مقالاتي كه از جرايد
يا كتابها اخذ ميكنيد به طور قاطع در اكثريت قرار گيرد.
موفق باشيد.
نصور
ممنونم دوست عزیز
ما هم امیدواریم که با لطف دوستان نویسنده و مترجم و همچنین برطرف شدن مشکلات مالی سایت، حجم مقالات تالیفی را بالاتر ببریم.
شاد و مانا باشید
زهره وفايي
مطلب بسيار جالب و مورد علاقه من بود ولي چرا انقدر كم من ميخوام اين موضوع را پايان نامه خودم قرار بدم ولي بصورت تطبيقي اگه ميشه كمكم كنيد
زهره وفايي
ميشه كمكم كنيد اين موضوع پايان نامه منه ولي تطبيقي
احمد بن ربیع
ممنونیم از شما که همیشه به یاد نویسندکان ایران زمین هستید