تعریف: «کودک خیابانی کودکی است که تمام یا قسمتی از وقت نه اوقات فراغت خود را در خیابان میگذراند.» بنابراین کودکی که بعد از تعطیلی مدرسه یا در ایام تعطیلات در خیابان رفت و آمد یا بازی میکند، کودک خیابانی محسوب نمیشود. به دلیل چند معنایی بودن مفهوم کودک خیابانی، این گروه از کودکان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
الف: کودکان در خیابان
ب: کودکان خیابان
کودک در خیابان کودک در خیابان معمولا در طول روز در خیابان است و شبها به خانه برمیگردد. این گروه از کودکان اغلب برای کمک معاش خانواده خود به «مشاغل کوچک» مشغول و گاهی نیز بیکار هستند. این گروه هنوز دارای تماسهای منظم خانوادگی هستند و تعداد کمی از آنها به مدرسه میروند. تعداد این گروهها خیلی بیشتر از کودکان خیابان است. گاهی یک کودک در خیابان به گروه کودکان خیابان و برعکس، گاهی یک کودک خیابان به گروه کودکان در خیابان میپیوندد، به عبارتی در دورهیی کودک در خیابان و در دورهیی دیگر کودک خیابان میشود. در ایران در رابطه با این گروه، اصطلاحاتی مانند «بچههای پارک»، «بچه معروف» و «بچههای کلوپ» باب شده است.
بچههای پارک: بیشتر اوقات در پارکهای بزرگ و معروف مانند پارک ساعی و لاله (در تهران) بسر میبرند. این گروه به دو دسته «گروههای کاسب» و «گروههای کارگزین یا رابط» تقسیم میشوند و هر دو گروه به صورت باندی عمل میکنند. در گروه یا باندهای کاسب، بعضی حشیش و سایر مواد مخدر پارک را تامین میکنند و بعضی نیزبه سرقت، شرطبندی در بازیهایی مانند والیبال، شطرنج، بویژه برای بچههای پارک و بچههای کلوپ هستند. گروههای کارگزین رابط بین بچههای پارک و کودکان خیابانی با بچههای کلوپ هستند.این گروه نیروهای جدید را جذب و نیروهای قدیمی را که با آن همخوانی یا همکاری ندارند دفع میکنند. بچههای پارک طرز لباس پوشیدن، آرایش، زبان و شیوه زندگی ویژه خود را دارند. دختران این گروه اغلب از شهرستانها به تهران گریختهاند و از لحاظ سنی اغلب در مرحله بلوغ هستند.
برخی از اصطلاحات رایج این گروه از کودکان خیابانی عبارتند از: گیربازار: منظور هنگامی است که ماموران نیروی انتظامی بطور ناگهانی به بازرسی و دستگیری افراد مشکوک در پارک میپردازند. دودره بازی: چیزی را با زرنگی کش رفتن یا به دست آوردن یا سر دیگری کلاه گذاشتن و به عبارتی نوعی دزدی است.
بچههای پارک پولهایی را که از کاسبی خود به دست میآورند یک جا جمع و بین یکدیگر تقسیم میکنند. حتی کسی که هیچ کاری انجام نداده نیز باید سهم ببرد و گرنه همه را لو میدهد.
این گروه از کودکان اگرچه به خانوادههای متشنج و بحرانی تعلق دارند اما معمولا امکانات مالی آنها متوسط و امکانات عاطفی آنها ضعیف است. معمولا چنین به نظر میرسد که سطح آگاهی و اطلاعات آنان بیشتر از سایر کودکان خیابانی است و براحتی مورد سوء استفاده قرار نمیگیرند.
بچههای معروف: حکایت از بچههایی دارد که اغلب از وضع اقتصادی خوب و بعضا بسیار عالی برخوردارند و بیشتر اوقات با لباس شیک و مد روز و پول توجیبی فراوان و سوار بر ماشینهای گرانقیمت در بالای شهر جولان میدهند یا در پاساژها و اماکن تجاری یا کافی شاپها پرسه میزنند و این محل پاتوق آنها محسوب میشود. شلوارهای جین راسته، عینک آفتابی، تیشرتها، موهای بلند و آرایشهای گوناگون موهای تافت یا کتیرازده از ویژگیهای این گروه است. اصطلاحا آرایش و لباس پوشیدن آنها «تابلو» است یعنی بسیار جلب توجه میکند.
از اصطلاحات این گروه میتوان به این موارد اشاره کرد: سوتی دادن: کاری را خراب کردن و به دیگری بهانه دادنأ سرکیسه شدن: کلاه سر آدم رفتن و خالی شدن جیب و …
بچههای کلوپ: معمولا متعلق به خانوادههای بسیار ؤروتمند اما متزلزل و ناسازگار هستند. تربیت این نوع کودکان مبتنی بر رفاه بیش از حد و عدم تنبیه کودک است. معمولا هر گروه از بچههای کلوپ لباسهای مشخصی میپوشند که مبین گروه آنان است. کلوپهای پاتوق و محل تجمع آنان عبارتند از: کلوپهای ورزشی، کلوپهای کامپیوتری و آتاری و کلوپهای دوستیأ کلوپهای دوستی، کلوپهایی هستند که با استعاره از نام گروههای غربی مانند «رپ»، «هوی متال» و … معمولا در آپارتمانهای مجردی و به صورت پسرانه، دخترانه یا مختلط برای خوشگذرانی تشکیل میشود. این کلوپها ممکن است در رستورانها یا کافیشاپها نیز باشد. این گروه نیز مانند بچههای معروف در سنین و دوران بلوغ هستند و به نظر میرسد تعداد آنان رو به افزایش است. ب کودکان خیابان کودکان خیابان به کودکی گفته میشود که در خیابان زندگی میکند. در آن میخوابد و معیشت خویش را از خیابان فراهم میسازد. روابط بسیار کمی با خانواده خود دارد یا روابط خود را با آن قطع کرده است یا اصلا خانوادهیی ندارد. کودکان رها شده، فراری و بعضی از کودکان یتیم به دلیل فوت والدین، جنگ یا ایدز در این گروه قرار میگیرند. در رابطه با این گروه اصطلاحات «کارتن خواب»، «خیابان گرد»، «خیابان خواب»، «اتوبوس خواب» و «قطار خواب» شایع است. به اعتقاد بعضی از نویسندگان، کودک خیابانی بنا به تعریف، یک «پدیده شهری» محسوب میشود. کودکان خیابانی محروم از مدرسه هستند. اغلب کودکان خیابانی از نقطه نظر تربیتی به گروه «کودکان غایب» تعلق دارندأ زیرا همزمان با اینکه سن حضور در مدرسه ابتدایی یا متوسطه را دارند، خارج از هر نهاد اجتماعی، تربیتی یا بازپروری باقی میمانند.
سن کودکان خیابانی از نوزاد تا هجده سالگی است و بیشتر آنان پسر هستند (دختران اغلب در صدد سرپوشی برمیآیند و در نتیجه ناپیدا هستند). امروزه واژگانی از قبیل «خانواده خیابانی» رایج شده است. منظور از خانوادههای خیابانی، خانوادههای بیخانمان هستند که در خیابان زندگی میکنند.
– عوامل خیابانی شدن
عواملی که موجب خیابانی شدن کودکان می شود بر حسب گروههای کودکان خیابانی متفاوت است. در اینجا به تبعیت از «سبب شناسی» جرم شناختی عوامل را به دو گروه «عوامل درونی» و «عوامل بیرونی» تقسیمبندی میکنیم. در عوامل درونی از عوامل زیست شناختی و روانشناختی و در عوامل بیرونی از عواملی که ریشه آن در محیط خارجی که کودک در آن زندگی میکند، بحث و گفتوگو میشود. این دو گروه عوامل در تعامل با یکدیگر هستند به عبارتی این عوامل میتوانند تاؤیرات یکدیگر را خنثی یا تشدید کنند.
الف: عوامل درونی
درباره این عوامل (نابهنجاری ژنتیکی، عصب شناختی، عوامل شخصیتی و نابهنجاریهای روانی) تاکنون تحقیقات و پژوهشهای جامعی صورت نگرفته است. به نظر میرسد، بررسی این عوامل بویژه در کودکان کارتن خواب، حایز اهمیت است زیرا اگر شرایط و عوامل بیرونی برای بسیاری از کودکان یکسان باشد، اما تمام این کودکان، خیابان گرد یا کارتن خواب نمیشوند. در واقع اینجا عوامل مهم تاؤیرگذار درونی هستندأ زیرا شرایط محیطی یکسان بوده است. به عنوان مثال اگر اعتیاد یا طلاق والدین را از عوامل کارتن خواب شدن محسوب کنیم باید تمام کودکانی که والدین آنها طلاق گرفته یا معتادند، خیابان را برای زندگی به اجبار یا اختیار انتخاب کنند. حال اینکه چنین امری همیشه صادق نیست. عوامل روانی از قبیل «بیؤباتی» و «هیجان طلبی تکانشی غیراجتماعی» میتواند موجب خیابانی شدن شود. کودکان بی ؤبات یا بیقرار فاقد ؤبات در اخلاق و قوای عقلانی هستندأ یعنی فاقد تمرکز لازم برای موضوع معینی هستند. از کارهای فکری زود خسته میشوند و از نظر دقت بسیار ضعیف هستند. حالت بیقراری موجب یک سلسله انعکاسها و در نتیجه منشا بزهکاری و انجام اعمال غیرعادی در زندگی کودک میشود.
کودک به دلیل مشوش بودن افکار و عدم دقت و توجه به درس و انجام تکالیف در مدرسه سرزنش یا اخراج میشود و به علت علاقه به تنوع، به ولگردی،دستفروشی، پادویی و پیشخدمتی در رستورانها … و بطور کلی به مشاغل غیرؤابت تمایل دارد.
ب: عوامل بیرونی
– برای درک و تفسیر بهتر میتوان عوامل بیرونی را به دو گروه عوامل اجتماعی و عوامل خانوادگی تقسیمبندی کرد، زیرا این گروه شدیداص بر یکدیگر تاؤیر میگذارند و خانواده در واقع نهادی اجتماعی است که در جامعه شکل میگیرد و خود در اجتماع تاؤیر میگذارد. در اینجا به برخی از مهمترین عوامل اجتماعی اشاره میکنیم.
۱- فقر و عدم توزیع عادلانه ؤروت در جامعه و وجود اختلاف شدید طبقاتی: نگاهی گذرا به فهرست کشورهایی که تعداد کودکان خیابانی در آنها بالا است خود موید این مطلب است. شورای اجرایی سازمان بهداشت در یکصد و پنجمین اجلاس خود بیان داشت: حدود ۲۰ درصد جمعیت جهان، یعنی ۳\۱ میلیاردنفر،در فقر مطلق زندگی میکنند و درآمد روزانه آنان کمتر از یک دلار امریکاست. پرواضح است که سهم کشورهای جهان سوم که دارای بیشترین کودکان خیابانی هستند در این فقر بیشتر از کشورهای پیشرفته است.
۲- عدم سیاستگذاری دولتها در زمینه کنترل جمعیت: ما بعد از انقلاب و بویژه در دوران جنگ، شاهد این مورد در کشورمان بودیم. جمعیت ایران در یک فاصله چهل ساله بیش از سه برابر افزایش یافته است و میزان رشد جمعیت در دهههای مذکور از بالاترین نرخهای رشد جمعیت در جهان بوده است. در فاصلهسالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ نرخ رشد جمعیت کشور بالغ بر ۴۵\۳ درصد برابر با دو برابر نرخ رشد جمعیت جهان بوده است.
۳- سیاستگذاریهای نادرست دولتها بویژه در رسیدن به تکنولوژی اتمی یا نظامی: این سیاستگذاریها منجر به کاهش خدمات اجتماعی یا رفاهی بویژه در مورد حمایت از خانوادهها دولت میشود. آمار در این زمینه بسیار نگرانکننده است. هزینه بهداشت در جهان یکپنجم هزینه تسلیحاتی، یکدوم هزینه مصرف مشروبات الکلی و دوسوم هزینهیی است که جهان صرف سیگار میکند. نمونه بارز این امر را میتوان در عراق (نسبت سربازان به معلمان در عراق ۲۵\۶ و درصد هزینههای نظامی در مقایسه با کل هزینههای آموزش و بهداشت در سالهای ۹۱۱۹۹۰، ۲۷۱ بوده است) و هند و پاکستان مشاهده کرد که کودکان آنان، تاوان سنگین این سیاستگذاری را میپردازند.
۴- فقدان سیاست جنایی در مورد کودکان: در واقع آنچه در مورد کودکان خیابانی اعمال میشود سیاست کیفری است نه سیاست جنایی، در این مورد میتوان به برخورد خصمانه برخی از قضات و نیروهای پلیس نسبت به کودکان خیابانی و فقدان موسسات مجهز برای نگهداری و حمایت از کودکان خیابانی و فقدان مراکز مراقبت بعد از زندان یا کانون اصلاح و تربیت، فقدان قوانین حمایتی برای کودکان خیابانی و فقدان دادگاه اطفال اشاره کرد.
۵- عدم مشارکت دولتها با مردم در کنترل و محدود ساختن پدیده کودکان خیابانی (فقدان سیاست جنایی مشارکتی) و عدم مشارکت بینالمللی در این زمینه: معمولاص دولتها تمایلی به حل این مساله ندارند و آن را به سازمانهای غیردولتی و اغلب مذهبی واگذار میکنند.
۶- فقدان سازمان یا نهادهای متولی رسیدگی به مشکلات کودکان
۷- کمرنگ شدن ارزشها و سنتها و بیتفاوتی شهروندان نسبت به اشتغال کودکان و عادیشدن کار کودکان در جامعه: خانم «کارول بلامی» مدیر اجرایی یونیسف در کنفرانس بینالمللی کار کودکان که در اسلو در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۷ تشکیل شد در این باره بیان میدارد: «وجود کار کودک نشانگر زنجیرهیی از قصور بزرگسالان در انجام تعهداتشان نسبت به کودکان استأ قصور دولت، جامعه و خانواده. کودکان انتظار دارند که بزرگسالان از آنها حمایت کنند و وجود کار کودک ، خیانت به اعتماد است. البته فاجعه آنجا است که این خیانت را به عنوان «واقعیت زندگی» بپذیریم.
۸- بحرانهای اجتماعی و اقتصادی مثل فروپاشی بلوک شرق
۹- جنگ یا اغتشاشات داخلی
۱۰- بالابودن هزینههای تحصیلی و جذابیت نداشتن سیستم آموزشی
۱۱- مهاجرت ملی (درونمرزی): مهاجرت از شهرهای کوچک یا مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ بخاطر فقدان امکانات شغلی،رفاهی و آموزشی…
۱۲- مهاجرتهای بینالمللی: از جمله عوامل خیابانی شدن کودکان خیابانی است که در کشورمان این پدیده را در مورد کودکان افغانی مشاهده میکنیم.
ج: عوامل خانوادگی
– علاوه بر فقر خانوادگی که ریشه در فقر اجتماعی دارد، میتوان به عوامل دیگری نیز اشاره کرد از جمله:
۱- جمعیت زیاد خانواده
۲- بیسوادی یا کمسوادی والدین
۳- کهولت، بیماری یا معلولیت والدین
۴- فوت یا جدایی والدین، ازدواج مجدد آنان و روابط نامشروع، این مورد در آفریقا بسیار شایع است
۵- اعتیاد والدین که بویژه تاؤیر عمده در کارتن خواب شدن کودکان دارد
۶- بزهکار بودن یکی از اعضای خانواده
۷- خیابانیبودن والدین (منظور زندگی یکی یا هر دو والدین در خیابان است.)
۸- درگیری و جروبحثهای مداوم والدین با یکدیگر
۹- کودکآزاری به هر شکلی خشونت خانوادگی در خیابانگردی و کارتن خواب شدن کودکان تاؤیر بسزایی دارد. در واقع خانوادههای دچار بحران و تشنج از مهمترین عوامل خیابانی شدن کودکان هستند. کودکی که در خانواده فقیر زندگی میکند به ناچار باید برای بقای خود و خانوادهاش در خیابان بسختی کار کند و کودکی که در خانوادهیی بسر میبرد که به دلیل عدم امنیت و عشق و محبت دچار تشنج است، زندگی خیابانی را علیرغم وضعیت بسیار دشوار آن بر چنین وضعیتی ترجیح میدهد. البته باید توجه داشت که عوامل خیابانی شدن در هر کشوری ویژگیها و شرایط خاص خود را دارد.
منبع: روزنامه اعتماد