بى تردید، طبیعت از عوامل مهم تمدن ساز است. در طول تاریخ، اکثر تمدن هاى کهن در کنار رودها و ساحل دریاها شکل گرفته و حتى بالیده و ماندگار شده اند. به همین دلیل، طبیعت در تمدن هاى ماندگار سابقه دارد. زایش طبیعت، خواه ناخواه در حافظه جمعى و وجدان گروهى هر قوم و ملتى و در هنرنمایى هاى هر هنرمندى تأثیر مى گذارد. ایرانیان از دیرباز آمدن بهار را جشن گرفته اند. نقاشان و نگارگران زیبایى هاى طبیعت را به تصویر کشیده اند و شاعران از سرسبزى طبیعت در بهار سخن گفته اند(۱).
آیین نوزایى طبیعت و آمدن بهار، در فرهنگ ایرانى پیشینه اى دیرینه دارد و آیین هاى نوروزى به داستان هاى اساطیرى و به ویژه داستان آفرینش جهان، جشن اهورامزدا و به تخت نشستن جمشید در نخستین روز فصل بهار برمى گردد.
آیین هاى نوروزى
نقش طبیعت در زندگى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگ رفتارى مردم واکنش هایى نمادین پدید آورده که هنگام نوروز در مجموعه اى از آداب و رسوم نمایان مى شوند. بسیارى از رفتارهاى نمادین نوروز با اسطوره هاى اولیه در جوامع انسانى سرزمین ایران باستان ارتباط دارند و نشان دهنده رفتارها یا رخدادهایى هستند که در آغاز شکل گیرى آن جوامع روى داده اند. به بیان ابوریحان بیرونى، نوروز، روز «نوزایى آفرینش» است. برخى از آیین هاى برخاسته از سنت هاى رایج دوران اساطیرى، در زندگى مردم معاصر معنا و مفهوم خود را از دست داده اند و به صورت بقایاى فرهنگى راکد و غیرفعال باقى مانده اند. برخى دیگر، هنوز در زندگى اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى و رفتارهاى معنوى مردم جامعه نقش و معنا دارند و در انسجام و تحکیم روابط میان افراد و گروه هاى اجتماعى کارساز و مؤثرند. آیین هاى نوروزى از دسته رفتارهاى فرهنگى هستند که برخى از آنها هنوز در جامعه کنونى ایران کم و بیش نقش خود را میان گروه هایى از مردم حفظ کرده اند. خاستگاه بسیارى از رفتارهاى آرمانى – آیینى نوروز را باید در فرهنگ جوامع باستانى و در زمان سیطره فرهنگ اساطیرى جست وجو کرد. این رفتارهاى آرمانى – آیینى، در گذر زمان دگرگون شده و در هر دوره اى صورت و معناى خود را با ساختار اجتماعى – فرهنگى جوامع آن دوره تطبیق داده و در رهگذر این سازگارى، تغییر یافته و به شکل کنونى درآمده است(۲). بیشتر روایات اسطوره اى – افسانه اى ایران، دوره پیشدادى را زمان پیدایش نوروز، و جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادى را بنیانگذار نوروز و آیین نوروزى به شمار آورده اند(۳). جمشید، شخصیتى جهانى و محبوب ترین چهره در دوران کهن ایرانى بوده است. پیوند نوروز با جمشید، از سویى به قدمت نوروز، و از سوى دیگر به محبوب بودن چهره جمشید و خاطره خوشى که از او در اذهان مانده، اشاره دارد. افسانه هاى فراوانى درباره جمشید و چگونگى پیدایش نوروز در تاریخ و ادبیات ایرانى اسلامى آمده است. فردوسى در داستان پدید آمدن نوروز نقل مى کند که وقتى جمشید از کارهاى کشورى بیاسود، آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود «نوروز» نامید و جشن گرفت(۴).
پیشینه تاریخى نوروز
از پیشینه و خاستگاه تاریخى نوروز در دوره هاى کهن آگاهى هاى مکتوب زیاد و دقیقى در دست نیست. بى تردید، نوروز و جشن نوروزى یک آیین کهن همگانى و مربوط به پدیده نوگشتى سال و دگرگونى طبیعت از حالتى به حالت دیگر است و در میان اقوام مختلف جهان و بومیان ایران، پیش از آمدن آریایى ها به این سرزمین رایج بوده است(۵).
آیین نوروزى در دوره هخامنشى
موضوع نوروز و سال نو و برپایى آیین نوروزى در دوره هخامنشیان به سبب کاربرد گاه شمارى هاى چندگانه مورد اختلاف است. برخى از محققان نوروز را در آغاز پادشاهى داریوش، اول تابستان و در اواخر پادشاهى او، اول بهار دانسته اند(۶).
جشن نوروز در دوره اشکانى و ساسانى
در دوران اشکانیان و ساسانیان، مردم، نوروز را طبق سنت هاى فرهنگى رایج ایران، در آغاز سال نو جشن مى گرفتند. در این دوران نیز همچون گذشته جایگاه نوروز در میان مردم در یک روز معین سال استوار نبود و در فصول سال مى گشت و هر چهار سال، یک روز از فصل پیشین خود عقب تر مى رفت(۷). بیرونى نیز، در التفهیم، به ثابت نبودن گاه نما در دوره ساسانیان اشاره مى کند و مى نویسد: «آذرماه به روزگار خسروان، اول بهار بوده است»(۸).
آیین هاى نوروزى در دوره اسلامى
در دوران اسلامى، ایرانیان مسلمان نوروز را جشن مى گرفتند و براى برگزارى آیین هاى نوروزى، تلاش مى کردند. در سرزمین هاى اسلامى، سه گونه عید وجود داشت.
۱- آغاز سال ایرانى یا شامى که مصادف با اوایل بهار بود.
۲- آغاز سال قبطى (در مصر) که مقارن با ماه اوت میلادى (نهم شهریور) بود.
۳- آغاز سال هجرى قمرى که هر سال فرق مى کرد.
باید آغاز سال ایرانى قدیم را که آغاز تابستان بود، به این اعیاد اضافه کرد. مردم تازه مسلمان ایران و حکومت هاى محلى ایرانى در دوره عباسیان و به ویژه سامانیان در خراسان بزرگ و بوئیان در ایران و عراق در زنده و پویا نگه داشتن نوروز در میان جامعه مسلمان نقش بسیار مهمى داشتند(۹).
از کارهاى اساسى و برجسته دوره اسلامى و زمان سلجوقیان، پایان دادن به گردش ماه ها در سال و قرار دادن نوروز به طور ثابت در روز اول بهار نجومى (نخستین روز از ماه فروردین) بود.
نابسامانى گاه شمارى و متغیر بودن ماه هاى سال در دوره پادشاهى جلال الدین ملک شاه سلجوقى به سامان رسید. وى در سال ۴۶۷ قمرى به هشت تن از اخترشناسان و ریاضیدانان بزرگ زمان خود، از جمله حکیم عمر خیام نیشابورى مأموریت داد تا گاه شمارى ایران را اصلاح کنند. این گروه، نوروز را در اول فصل بهار قرار دادند و جایگاه آن را براى همیشه ثابت کردند. از آن پس، تقویمى به نام تقویم جلالى یا ملکى، که از نزدیکترین گاه شمارهاى جهان به سال خورشیدى است، در ایران رواج یافت و نوروز در فروردین ماه از فصل بهار تثبیت شد.
در دوران اسلامى، به ویژه در دوره صفویه، آیین هاى نوروزى با برخى از آیین ها و آداب اسلامى درآمیخت و رنگ تازه و مفهوم دینى گرفت. از این رو، براى اعتبار بخشیدن به رفتارهاى مسلمانان در آیین هاى نوروزى و شرعى و روا دانستن آنها، مجموعه اى حدیث و روایت در مورد پیدایش نوروز و ارزش و اعتبار آن گردآورى شد. این احادیث و روایات، شأن و منزلت نوروز را نزد شیعیان ایرانى بالا برد و به آنها اهمیت بخشید.
نوروز به روایت امام صادق(ع)
امام صادق(ع) درباره نوروز فرموده اند: نوروز روزى است که در عالم «ذر» خداوند از بندگانش پیمان گرفت که او را بپرستند و مشرک نشوند و به پیغمبران و ائمه ایمان بیاورند، روزى است که آفتاب تابید و زمین خلق شد. روزى است که کشتى «نوح» بر فراز کوه «جودى» آرام گرفت. روزى است که جبرئیل بر پیغمبر(ص) نازل شد. روزى است که «ابراهیم» بتها را شکست. روزى است که پیغمبر(ص) على(ع) را بر شانه خود بلند کرد تا بت هاى قریش را از فراز کعبه به زیرافکند و نابود سازد. روزى است که قائم ما(عج) ظاهر مى شود. هیچ روزى نیست که ما اهل بیت انتظار فرج نداشته باشیم، چون (نوروز) از روزهاى ما و شیعیان ما است…(۱۰)
نوروز به روایت امام موسى کاظم(ع)
امام موسى کاظم(ع) مى فرماید: خداوند در نوروز آفتاب را برتاباند و بادها را فرمان داد تا بوزند و ابرها را گفت که ببارند تا گل و گیاه بر روى زمین برویند. بنا به روایتى نیز، در این روز به سال دهم هجرت، رسول گرامى اسلام(ص) امیرمؤمنان على(ع) را در غدیر خم به جانشینى خود و به عنوان خلیفه مسلمانان برگزید و به امتش معرفى فرمود. امروزه، ایرانیان، بنا به سنت هاى دینى، نوروز را روزى خجسته مى پندارند و آداب نوروزى را با فرهنگ ایرانى _ اسلامى درآمیخته و به آن جلال و شکوهى خاص بخشیده اند.(۱۱)
نوروز در شعر و ادب فارسى
نوروز جلوه روح و جسم، مظهر تجدید حیات شکوفندگى و پاکى سرشت ایرانى است که عمرى دراز به سرآورده و با همه سالخوردگى، هنوز با گذشته خود پیوندى ناگسستنى و نزدیک دارد.
آثار منظوم کلاسیک و اشعار طرب ساز و طبیعت پرداز سرایندگان پارسى زبان، آیینه بازتاب نوروز در جلوه و جلالى دلپذیرتر و جذاب تر است. اشارات و تعبیرات صریح شاعران پارسى گو در خصوص نوروز و نمادها و مراسم مربوط به آن، گواه روشن این جشن ملى در نزد ایرانیان است. علاوه بر آن، علاقه به طبیعت در شعر پارسى مشهود است. اکثر سخنوران پارسى گوى به مناسبت فرا رسیدن نوروز اشعارى سروده اند که از بهترین سروده هاى شعر و ادب کلاسیک به شمار مى رود. در این راستا، بقایایى از دیرپایى نوروز را در آثار ادبیات فارسى مى توان مشاهده کرد:
«نوروز مبارک» باد اى آیت فیروزى
هر روز ترا فتحى بادا ز فلک روزى
(قوامى رازى)
«خجسته باد» و «مبارک» بهار و نوروزت
که هم خجسته پى و هم مبارک انفاسى
(شیروانى)
اى روز جهان مبارک از طلعت تو
نوروز به تو ماه مبارک بادت
(انورى)
روز عیدست و مبارکت باید عید
پیش شه ما را وصال آید پدید
«زبس نارنج و نامجلس افروز
شب اش مواج باد و روز، نوروز»
(نظامى گنجوى)
جهان از خلدگویى مایه گیرد، چون بهار آید
به چشم از دور هر دشتى بساط پرنگار آید
(لامعى گرگانى)
باغ را کز دى، کافور نثار آمد
چون بهار آید، لولوش نثار آید..
شصت بار آمده نوروز مرا مهمان
جز همان نیست اگر ششصد بار آید!
(ناصر خسرو قبادیانى)
نوا از پرده نوروز کن ساز
ز شاخ گل، چو بلبل برکش آواز
از آن موسم درین قصر دل افروز
بر سلطان برآمد نام نوروز
(خواجوى کرمانى)
زکوى یار مى آید نسیم باد نوروزى
ازین باد ار مدد خواهى چراغ دل برافروزى
ساقیا آمدن «عید مبارک» بادت
وان مواعید که کردى مرواد از یادت
(حافظ شیرازى)
چون نگوید نازنین من «مبارک باد عید»
جان شکرریزى کند، دیده گلاب افشان بود
(امیر خسرو دهلوى)
مى روى خندان و مى گویى مبارکت باد عید
همچو عید ما مبارک نیست عید هیچ کس
(هلالى جغتایى)
اى مژده دیدار تو چون عید مبارک
فردوس به چشمى که ترا دید مبارک
(بیدل دهلوى)
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
همى کرد هر کس به ایوان نگاه
به « نوروز» رفتى بدان جایگاه
(فردوسى طوسى)
نوروز بزرگ بزن اى مطرب امروز
زیرا بود نوبت نوروز به نوروز
آمدت نوروز و آمد جشن نوروزى فراز
کامکارا، کار گیتى تازه از سر بازگیر
(منوچهر دامغانى )
ز باغ اى باغبان، ما را همى بوى بهار آید
کلید باغ ما را ده، که فردامان به کار آید
(فرخى سیستانى )
برخیز که مى رود زمستان
بگشاى، در سراى بستان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه مى کند، گل افشان
بوى گل بامداد نوروز
ز آواز خوش هزار دستان
(سعدى شیرازى)
زفیض ابر آزارى، زمین مرده شد زنده
ز لف باد نوروزى، جهان پرشد برنا
(هاتف اصفهانى) (۱۲)
نوروز در سایر سرزمین ها:
در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتى، روزهایى وجود دارد که ریشه تاریخى و فرهنگى داشته و جلوه اى از باورهایى است که حتى در مقدسات دینى و مذهبى آنها نفوذ کرده و هویت فرهنگى و تاریخى آن جامعه را به نمایش گذاشته است.
یکى از این روزها مربوط به سال نو خورشیدى است که یکى از شایع ترین آیین هاى جهانى است و کمتر تمدنى را خواهیم یافت که از آن تهى باشد، هر قومى براساس تاریخ و فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نو را در قالب برپایى مراسم و جشن هاى ملى و مذهبى پاس مى دارد. در کشورهاى آسیاى میانه و شبه قاره جشن عید نوروز متناسب با فرهنگ و تاریخ مردم هر کشور برگزار مى شود. مردم هر کشور براى برگزارى جشن نوروز، تدارک ویژه اى مى بینند. تهیه لوازم و مواد مورد نیاز سفره نوروز، پوشیدن لباس هاى نو، خانه تکانى، پختن غذاهاى مخصوص و متنوع، برگزارى مسابقات از قبیل تاب بازى، تخم مرغ بازى، خروس جنگى، اسبدوانى، اجراى بازى هاى محلى، از جمله اقداماتى است که در ایام نوروز به عمل مى آید. در بعضى از کشورها (مثل پاکستان) مردم در ایام نوروز، به همدیگر احترام مى گذارند و با اخلاص و احترام یکدیگر را یاد مى کنند. پاکستانى براین باورند که نوروز صلح و امنیت و آرامش را در پى دارد.(۱۳)
نوروز، پیام آور و مهرورزى
نوروز از سنن ایرانیان است که همواره شور و نشاط، همراه با انگیزه و محبت را به خانواده هاى ایرانى به ارمغان مى آورد. شادى و شعف همراه با مهرورزى یکى از اثرات نوروز باستانى است. نوروز، پیام آور مهرورزى، محبت، نشاط، پاکى و پویایى است. مردم با آغاز نوروز و فرارسیدن بهار انگیزه مى گیرند. گذشته خود را فراموش مى کنند و روح اخوت، صمیمیت، صفا و یکرنگى با هدف برخوردارى از یک زندگى شاداب را تقویت مى نمایند.
نوروز، نمادى از فرهنگ ایران
فرهنگ ایرانى، مجموعه تمام ویژگى هاى رفتارى و روانى و فکرى و تجربى مردمى است که به ایران زمین وابسته اند. مردمى که در این سرزمین دیده به جهان گشوده اند، زیسته اند و سرانجام دیده از جهان فروبسته اند. فرهنگ مردم ایران، از سرچشمه هاى تاریخ برخاسته، فراز و فرودهاى بسیار را پیموده، از گذارهاى بسیار گذشته و به ما رسیده است. اگر ماندگارى و پویایى «محک» باشد، فرهنگ مردم ایران، در شمار ماندگارترین و پویاترین فرهنگ هاى جهان است. نوروز نمادى از فرهنگ ایران است. در نوروز پدیده هاى طبیعى یاران زمین، در هم آمیخته، تاهویتى شایسته این نقش را به تماشا بگذارد.
بهار، فصل زندگى
اصولاً، بهار در ایران فصل زندگى است. از نیمه هاى اسفند ماه سرماى سخت زمستان مى شکند. روزها بلند مى شود. برف به نرمى آب مى شود و به درون خاک فرو مى رود تا از جویبارها روان شود و رودها را پر آب و دشت هاى تشنه را سیراب کند. همین اندیشه را که بهار موسم نوزایى آفرینش و نشانه هاى قدرت پروردگار عالم است، در اشعار شعرا مى توان جست.
علم دولت نوروز به صحرا برخاست
زحمت لشکر سرما، ز سر ما برخاست
(سعدى شیرازى)
امسال تازه روى تر آمد همى بهار
هنگام آمدن نه بدین گونه بود پار
(فرخى سیستانى)
نموده ناف خاک آبستنى ها
ز ناف آورده بیرون رستنى ها
گرفته هر گلى بر کف نثارى
زهر شاخى شکفته نوبهارى
(نظامى گنجوى)
رساند باد صبا، مژده بهار امروز
ز توبه توبه نمودم، هزار بار امروز!
(قاآنى شیرازى)(۱۴)
نوروز در دامان طبیعت ایران زمین زاده شده و از آن پرورش یافته است. نوروز جشن طبیعت ایران است. در نوروز تمام پدیده هاى طبیعى این سرزمین رنگى دوباره دارند. آمدن بهار با شادى و تلاش و کار و ورزش همراه است. نوروز، جشنى است فعال و پرحرکت. در همه آیین هاى نوروزى نمادى از نو شدن جهان و نو شدن طبیعت و جنبش به چشم مى خورد. سبزه ها و کاشته ها از خاک سر مى زنند.
سفره هفت سین
مردم، در تحویل سال، «سفره هفت سین» مى گسترند و هفت نوع خوراکى که نخستین حرف نام هر یک «سین» است، روى آن مى چینند. ظاهراً، رسم گستردن سفره در نوروز و چیدن هفت نوع خوراکى بر روى آن بازمانده رسمى کهن است.
«عدد هفت در همه فرهنگها و ادیان عدد مقدسى است. سفره رنگین هم که ایرانیان براى تحویل سال نو مى چینند، هفت سین دارد که همگى جنبه نمادین دارند. سبزه اولین و شاخص ترین سینى است که هر سفره اى به آن مزین مى شود. اغلب زنان ترجیح مى دهند سبزه را خودشان از دانه گندم،عدس یا جو سبز کنند. به این دلیل چند روز مانده به عید، دانه هاى مرطوب را در سینى پهن مى کنند. اینکه سبز کردن دانه هاى خوردنى به زنان محول مى شود، توجیه نمادین دارد. بویژه آنکه آغازگر کشاورزى زنان بوده اند. زیرا مردان شکار مى رفتند و زنان به باغبانى و کشاورزى مى پرداختند. از سوى دیگر در فرهنگهاى باستانى الهه هاى زایش و رویش همواره از بین زنان انتخاب شده است. با این ذهنیت تاریخى درباره زنان، سبز کردن سبزه توجیه اسطوره اى و نمادین پیدا مى کند. سین هاى بعدى سیب، سمنو، سیر، سنجد، سکه و سماق هستند که با نیت هفت سین خوشبختى، سعادت، سیادت، سلامت، سپیدروزى، سرافرازى، سخاوت و سربلندى روى سفره اى حصیرى یا پارچه اى و یا بر روى سینى بزرگى چیده مى شود. قرآن نیز، زینت بخش سفره هفت سین مى شود. سفره عید، شیرینى و میوه و آجیل و اسپند و آیینه و آب و تخم مرغ هاى رنگین هم دارد وجایى هم به ماهى قرمز و تنگ بلورش داده مى شود. رنگ کردن تخم مرغها و چیدن سفره هفت سین محصول مشترک مادران و بچه هاست. سفره هفت سین چندساعت قبل از لحظه تحویل سال پهن مى شود. تا آن موقع، زنان همه کارها را انجام داده اند وهمه چیز براى آغاز سال نو مهیاست. تمام این تکاپوها براى رسیدن یک لحظه است: لحظه تحویل، که به دنبالش بهار مى آید و نشانه هایى را مى آورد. بهار با جشنواره رنگهاى شاد گلها که در دامن دشتها به پا مى شود. بهار با اندام عریان درختانى که جامه سبز به تن مى کنند. هر برگ و شکوفه اى که جوانه مى زند شمعى است که با افتخار جشن تولد طبیعت روشن مى شود.
نمادهاى سفره هفت سین:
قرآن: کتاب مقدس
سنجد: نمادى از زایش و تولد و بالندگى و برکت
سمنو: موجب فراوانى و برکت در سال نو مى شود، رنگ سبز آن رنگ ملى و مذهبى ایرانیان است.
سیب سرخ: نمادى است از بارورى و زایش
سماق: براى پاکیزگى
سیر: براى گندزدایى
سرکه: براى گندزدایى و پاکیزگى
تخم مرغ: از نو سفید و رنگ نمادى از نطفه ونژاد
ماهى سرخ: وجود آن باعث برکت و بارورى مى شود.
سکه: موجب برکت و سرشارى کیسه است.
انار: پردانگى انار نشان از برکت و بارورى است. (۱۵)
خوان نوروز در نزدیک کردن اعضاى خانواده و گرد آوردن آنها به دور هم و نشستن بر سر سفره نوروزى اهمیت بسیارى دارد. ایرانیان، هر جا که باشند، در سفر و حضر و در مسیرهاى دور و نزدیک، مى کوشند، پیش از تحویل سال، خود را به خانه برسانند و با بستگان خود بر سر سفره نوروزى حضور داشته باشند و در شادى ها با هم سهیم باشند.(۱۶)
تحویل سال
هنگام تحویل سال، همه اعضاى خانواده ها در خانه خود گرد مى آیند و در کنار سفره نوروزى مى نشینند و به یکدیگر تبریک مى گویند. بزرگ خانواده دعاى تحویل سال را مى خواند: یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر الیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الى احسن الحال. پس از خواندن دعاى سال تحویل، بزرگ خانواده قرآن را مى گشاید و هفت آیه را از آن مى خواند. با خواندن این آیات، افت و بلاى آسمانى و زمینى از محیط خانواده و خانه دور مى شود و سلامت و آرامش کانون خانواده را فرامى گیرد. آنگاه به رسم تبرک، اسکناس هاى جدیدى را از لاى قرآن درآورده و به هر یک از اعضاى خانواده مى دهد. در این هنگام، همه دهان خود را با شیرینى سفره نوروزى شیرین مى کنند. (۱۷)
دید و بازدید
مردم، از نخستین روز آغاز نوروز تا روز دوازدهم فروردین را به رفت و آمد به خانه بزرگان و خویشان و آشنایان و دید و بازدید از یکدیگر و شادباش به هم اختصاص مى دهند. این رسم از قدیم میان اقشار و طبقات مختلف مردم در شهر و روستا مرسوم بوده است(۱۸). البته امسال نیز که اربعین حسینى با عید نوروز مصادف شده است، مردم مؤمن و متدین ایران به پاس احترام و عرض ارادت خالصانه به خاندان مطهر پیامبر گرامى اسلام(ص)، رسم دید و بازدید و اصولاً جشن نوروز را با یاد خاندان عصمت وطهارت(ع) برگزار مى کنند.
سیزده به در (روز طبیعت)
سیزده به در یکى از سنتهاى رایج و ستوده ایرانى است که به جرأت مى توان گفت قدمتى برابر با تاریخ کهن این مرز و بوم دارد. این سنت نیکو، در رویکردى اجتماعى و در گذر زمان، به صورت یک اسطوره معنى دار درآمده است. در خصوص چگونگى به وجود آمدن این رسم نیکو در میان آثار به جاى مانده از گذشتگان وحدت نظر خاصى به چشم نمى خورد، ولى باید قبول کرد که این روز در میان ساکنین فلات قاره ایران از جایگاه خاصى برخوردار بوده است.
در اساطیر ایرانى، عمر جهان هستى دوازده هزار سال پیش بینى شده و معتقدند پس از این دوره نبرد میان خیر و شر، تاریکى و روشنایى به پایان رسیده است و با ظهور سوشیانس (ناجى موعود) سرانجام خیر و نیکى به پیروزى و سعادت ادبى مى رسد.
به نظر مى رسد عدد ۱۲ از بروج دوازده گانه گرفته شده باشد که این مطلب نشان از وسعت دانش ایرانیان در زمینه علم ستاره شناسى دارد.
به این ترتیب، دربین ایرانیان دوازده روز سال تمثیلى از ۱۲ هزار سال زندگى و نبرد با اهریمن است و روز سیزدهم هم تمثیلى از هزاره سیزدهم و رهایى از جهان مادى و سرآغاز زندگى معنوى به شمار مى رود.
درواقع، روز سیزدهم نمادى از زندگى انسانها در بهشت موعود و سرشار از نشاط و شادى مى باشد، زیرا نزول باران بهارى باعث سرسبزى و طراوت زمین شده و تصویرى از بهشت را درچشم بیننده جلوه گر مى کند.
این اعتقاد در ایران باستان موجب مى شد که سیزدهم نوروز، روز ویژه طلب باران بهارى براى کشتزارهاى نودمیده تلقى شود.
بنابراین، سیزده به در نه تنها روزى نحس شمرده نمى شود، بلکه باید آن را روزى نیک و آغاز با برکت براى سالى که در پیش است به شمار آورد.
دراین روز، خانواده ها دسته دسته درکنار آب و سبزه ها یا زیر درختان سبز، سفره خود را مى چینند و اجاق و آتش را روشن مى کنند و جشن مى گیرند (۱۹) سیزده نوروز و آیین هاى مربوط به آن از جمله بیرون رفتن جمعى از خانه ها و پیوستن به جمع مردم دیگر، پناه گرفتن در دامن طبیعت در آب افکندن سبزه هاى رویانده و رهایى از هر قید و بند اجتماعى و پرداختن به نوشکامى و بازى و شادى نشانه هایى از پایان گرفتن دوره گذار و سرآغاز زندگى اجتماعى دوباره در سال نو است.
نوروز، جلوه گاه رفتارهاى مردمى
خانه تکانى و تمیزى، فقط مختص نوروز نیست، بلکه مراد خانه تکانى «رفتار» است. البته به این معنا هم هست که باید زنگار دل را زدود، قلب را صاف کرد، روح را صیقل داد و وجدان خفته را بیدار کرد. حقد و حسد و کینه و بداخلاقى را ازخود دور کرد، در ایام نوروز مى توان از سیم خاردار درون عبور کرد و وارد جهان پاک و بى آلایش شد و در سایه درخت عزت و نوعدوستى و خداپرستى آرامش یافت و شادمانى و نشاط را نه فقط در خانه، بلکه در جامعه پایدار کرد.
در نوروز دستگیرى از فقرا، عیادت از بیماران، خوش خلقى با مردم و…، ازجمله عوامل منشأ خیر و برکات در جامعه است وفرهنگ اسلام محمدى را عمق مى بخشد.
نوروز، زمان نو گشتن سال و زمان باززایى، تجدید حیات و بهار طبیعت است.
نوروز، جشن مردم و جلوه گاه رفتارهاى مردمى است. جشن با هم بودن و مودت است. نوروز بهانه اى براى تازه کردن دیدارها و پیام شادباش و از یکدیگر باخبر شدن است.
با نوروز، همه چیز تجدید و نو مى شود. زندگى در طبیعت و پدیده هاى طبیعى و زندگى در شکل اجتماعى، رنگ و جلایى نو مى گیرند و مردم با نیرو و توانى تازه براى پذیرش وظایف و زندگى اجتماعى در یک سال دیگر، آماده مى شوند و آن را با سال نو آغاز مى کنند. امید است سال جدید براى ایران اسلامى، سالى سرشار از معنویت و برکت باشد.
منابع و مآخذ:
(۱) اطلاعات ضمیمه، ویژه نوروز، ۲۸ اسفند ماه ۱۳۸۲
(۲) بلوکباشى، على _ نوروز، جشن نوزایى آفرینش تهران: دفتر پژوهشهاى فرهنگى، ص ۱۰-۱۱ ، ۱۳۸۰
(۳) پیشین، ص۱۳
(۴) همان، ص۱۴
(۵) همان، ص۱۷
(۶) همان، ص۱۹
(۷) همان، ص۲۵
(۸) همان، ص۲۶
(۹) همان، ص۳۰
(۱۰) اطلاعات ضمیمه، ویژه نوروز، ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۳
(۱۱) بلوکباشى، على _ نوروز، جشن نوزایى آفرینش تهران: دفتر پژوهش هاى فرهنگى، ص۳۲-۳۳
(۱۲) اطلاعات ضمیمه، ویژه نوروز، ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۲
(۱۳) سایت اینترنتى www.nowrouz.ir
(۱۴) اطلاعات ضمیمه، ویژه نوروز، ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۲
(۱۵) خانواده سبز، شماره ،۱۵۲ ص۸۶
(۱۶) بلوکباشى، على _ نوروز، جشن نوزایى آفرینش، تهران، دفتر پژوهش هاى فرهنگى، ص ۷۶-۷۷ ، ۱۳۸۰
(۱۷) پیشین، ص۷۰-۷۱
(۱۸) پیشین، ص۸۱ ، ۱۳۸۰
(۱۹) پیشین، ص۹۶
منبع: روزنامه ایران