تئودور آدرنو در نظریه زیبایى شناسى به اکسپرسیونیسم بسیار بیشتر از امپرسیونیسم، سمبولیسم و سوررئالیسم پرداخته است، اما این به معناى شیفتگى نیست. فهرست مجموعه آثار آدرنو که زورکمپ آلمان منتشر کرده نه فقط از حیث کثرت آثار بلکه از حیث تنوع موضوعات حیرت آور است. فلسفه بخشى از این موضوعات است. مطالعات فرهنگى، نقد و تفسیر آثار آهنگسازها، نظریه هنرى، فلسفه موزیک، تحقیقات بینارشته اى با اولویت جامعه شناسى و روانشناسى، نقد فرهنگ و یادداشت هاى حجیمى درباره ادبیات از جمله این موضوعات هستند.
هر چند نمیتوان دو اثر حماسی و مشهور هومر، یعنی ایلیاد و اودیسه را در چهارچوب های امروزی تاریخنگاری آثاری تاریخی به شمار آورد اما واقعیت این است که زایش ادبیات تاریخی و تاریخنگاری در یونان باستان از درون ادبیات حماسی و به طور مشخص آثاری نظیر ایلیاد و اودیسه صورت گرفته است و قدیمی ترین حماسه ها و اساطیر یونانی در درون این آثار درج شده است. بنابراین هومر را میتوان نخستین کسی به شمار آورد که به نحوی اطلاعات و مواد تاریخی این عصر از جامعه یونانی را به یادگار گذاشته است و پس از وی هکاتئوس و هلنی کوس در توسعه و تکمیل ادبیات داستان کوشیده و به پردازش قصه ها و داستان های حوزه قرن ششم ق. م پرداخته اند.
به گواهی تاریخ، نخستین جنبشهای فکری ایرانیان در برابر قدرت حاکم در دوران پادشاهی ساسانیان رخ داده است. به سخن دیگر، با اطمینان میتوان گفت که پیش از بنیانگذاری سلسله ساسانی، در هیچ جای تاریخ گزارشی که بیانگر قیامهای مردمی، درگیر شدن مردمان با حکومت و حتی دگراندیشی تودهها به معنای گسترده آن بوده باشد، ثبت نشده است. علت را شاید بتوان اینگونه توضیح داد که پایه گذاری شاهنشاهی با شکوه هخامنشیان که به تعبیری بنیانگذاری هویت ملت ایران در آغاز تاریخ دوران نو شمرده میشود، با صدور نخستین «اعلامیه حقوق بشر»، از سوی کوروش بزرگ همراه بوده است. پذیرش این حقوق از سوی جانشینان کوروش و مهمتر از آن، اجرای آن در سراسر قلمرو گسترده ایران در مورد همگان، گذشته از قومیت، نژاد، زبان، دین و … افراد، شکل گیری تفکر انتقادی نسبت به هیأت حاکمه را منتفی میکرده است. از این رو میبینیم که در بیش از دو سده حکومت هخامنشیان، از جنبش مردمی با اهمیتی که از آن اندازه اعتبار برخوردار باشد که در تاریخ ثبت شود خبری نیست؛ و این، با توجه به آنکه تاریخ مکتوبی که از دوران هخامنشیان در اختیار ما است یکسره به دست مورخان یونانی که کینه و دشمنی دیرینه به دودمان کوروش داشته اند نگاشته شده است، درستی این گفته را تایید میکند که حکومت هخامنشیان بر خواسته های مردمان و عدالت نسبی استوار بوده است.
شناختن شخص ادوارد سعید مطالعه ای در چگونگی پدید آمدن قهرمانان از گوشت و خون عادی ترین و فناپذیرترین موجودات است. یک فلسطینی، تبعیدی، روشنفکر دانشگاهی، آموزگار، عالم، شوهر، پدر و دوست، هیچ کدام از این شواهد معمولی و فراوان جهانی منفصل نمی تواند مجموع کلی ادوارد سعید را در مقام چهره ای شامخ که دقیقاً در چارچوب تعریف یک زندگی اخلاقی می گنجد، توضیح دهد. جمعه پس از مرگ سعید که دنبال جایی برای میریام سعید (همسر ادوارد) می گشتم تا سیل کسانی را پذیرا شود که می خواستند آخرین بار با سعید وداع کنند، از چپلین دیویس پرسیدم: «آیا پروفسور سعید را می شناختی؟» او گفت: «هرگز با او ملاقات نکردم، اما می دانم جنگاور بود.» سپس با چشمان درخشنده در من نگریست و گفت: «... در راه عدالت» یک همکار دیگر درباره مرگ سعید گفت: «گویی چراغی در حیاط دانشگاه خاموش شده است.»
آدمیزاده در تمام درازنای تاریخ چشم به راه یاری های فرابشری بوده و برای خیزش رهایی بخشندگان بزرگ فرا زمینی انتظار کشیده است. رهایی بخشندگانی که او را از بن بست های سیاه نجات بخشند و رهگشای راهش به سوی روشنایی، رهایی و رستگاری باشند. این انتظاری تاریخی است که تمام فرهنگ های جهانی- از ابتدای پیدایش فرهنگ و تمدن بر این زمین خاکی تا امروز- آن را تجربه کرده و به عنوان نیرویی توان بخش همیشه آن را در اوج رویا ها و بر فراز آرزوهای خویش پرورده اند. اساطیر تمام قوم ها و آیین های کهن سرشارند از این انتظار. بشر همیشه در آرزوی زندگی در بهشت برین زمینی بوده و این آرزو را با انتظار کشیدن برای رهایی بخشندگانی آرمانی در ذهن خود پرورده است، رهایی بخشندگانی که او را از تاریکی ، بیماری ، ستم و بیداد، نکبت و فلاکت، تبهکاری و شرارت، پستی و زشتی، پلیدی و پلشتی، و از همه مهم تر، از مرگ نجات دهند، شر نیرو های اهریمنی را از سر او کم کنند و روشنایی و رستگاری را به او هدیه بخشند: بشارت بخشندگان بزرگ- رهانندگان بزرگ- رهگشایان بزرگ، آنان که روشنایی و داد و زیبایی و والایی و پاکی و نیکی را برای بشر به ارمغان خواهند آورد و او را از ورطه تیره روزی ها نجات خواهند بخشید.
محل مکتبخانه دکان یا اتاق بزرگی در کوچه یا خانه یی بود که مکتبدارهای مرد یا مُلاباجی های زن، آن را اداره کرده به تعلیم و تربیت کودکان می پرداختند و صورت ظاهر آن عبارت بود از فرش حصیر یا نمد یا گلیمی مندرس و میز کوتاه و تشکچه ی مکتبدار و چند ترکه ی آلبالو یا عناب روی زمین کنارمیز و چوب فلکی [چوبی به قطر هشت تا ده سانت و طول یک ذرع و نیم و اسباب چوب زدن که دو نقطه ی میان آن را در سی چهل سانت فاصله سوراخ کرده طنابی در طول یک ذرع از سوراخ های آن گذرانده سرهای طناب را گره می زدند و طرز کارش به این صورت بود که مقصر را خوابانده پاهایش را در طناب آن می کردند و دو نفر که دو طرفش را داشتند آن را محکم پیچانده، پاها را در آن فشرده یک نفر مامور چوب زدن به کف پا می گردید.] کنار اتاق و برای زیر هر بچه، قطعه زیراندازهایی از قالیچه کهنه یا نمد و گلیم و گونی که از خانه هایشان می اوردند و قُلقُلک آبی برای هر بچه که با مکتب گذاشتنشان، مخصوصشان می گردید و منقلی که زمستان ها هر صبح برایشان آتش کرده همراهشان می کردند.
کسی منجی جهان است که ضرورت هنر را درک میکند! مثلاً تو بالقوه میتوانی منجی جهان باشی چرا که با یقین کامل میتوان گفت که از تو سیاست بازی برنمیآید چون نمیتوانی جلاد باشی.
آنچه که از داستان پرومته میتوانیم بیاموزیم، لزوم اتحاد دوباره تکنیک و هنر همزیستی انسان با طبیعت و دیگر انسانهاست. همانگونه که سقراط سعی کرد تا هنرهایی را که پرومته به ارمغان آورده بود (داروسازی، ستاره شناسی، نجاری و...) آنقدر گسترش دهد تا هنر مدنیت را هم شامل شود، ما نیز باید امروز این جدایی میان هدیه پرومته (عقلانیت ابزاری) و هدیه زئوس (عقلانیت مدنی) را از بین ببریم. آنگاه است که به گفته زئوس میتوانیم در «شهرها» زندگی کنیم.
از قول ابوالفضل بیهقی نقل کردهاند که هیچ کتابی نیست که به یک بار خواندن نیارزد؛ یا هر کتابی به یک بار خواندن میارزد. (۱) حال آن که این قول از مشهورات بیاساس است. همه ما به تجربه دریافتهایم که بسیاری کتابها به یک بار خواندن نمیارزند و بسیاری کتابهاست که ارزش ورق زدن جدی هم ندارد. و برعکس بعضی کتابهاست که مادامالعمر میتوان و میبایدشان خواند (برای ما مثل قرآن کریم، احادیث نبوی، بسیاری ادعیه، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و سعدی و نظایر آنها). طراوت این کتابها با تکرار خواندن، اگر افزوده نشود، کاسته نمیشود.
اجرای آثار شاعر بزرگ دوران مشروطیت، عارف و آشنایی با او از برجستهترین بخشهای زندگی هنری قمر است. تصنیفهای ‹‹گریه کن››، ‹‹ای دست حق›› و ‹‹مارش جمهوری›› ازشاهکارهای ماندگار قمر به شمار میآید. از صدای جاودان قمر نزدیک به ۴۲۶ صفحه ضبط کرده اند که متأسفانه دوسوم آن ازبین رفتهاست. جالب است بدانید که قمر اولین عایدی از ضبط صدایش را به خرید و هدیه کردن بیش ازهفتاد تخت خواب به شهرداری اختصاص داد که درامر نگهداری و آسایش بچه های بی سرپرست به کار رود.