فیلسوفها در مورد مسائل اساسی مانند وجود خدا، نامیرایی روح و آزادی، اشتراک نظر ندارند. به همین علت به نظر کانت، نقد عقل در دادگاهی که خود عقل در مورد ادعاها و محدودیتهای خود قضاوت کند، ضروری است. فقط عمل نقد است که میتواند باعث شود فلسفه به جدلهای بیهوده تبدیل نشود و شکاکیت افرادی مثل هیوم بر فلسفه چیره نشود.
نحله مثبتگرایی-منطقی یک نحله فلسفی است که توسط فیلسوفان حلقه وین شکل گرفت و طبق آن باید درستی گزارههای علمی را اثبات کرد. برای این منظور گزارههای علوم تجربی باید با منطق ریاضی ترکیب شوند. فیلسوفان این نحله از جمله کارناپ تقسیم بندی کانتی گزارهها به گزاره های تحلیلی و تالیفی را پذیرفتند. کواین از مطرح ترین فیلسوفان قرن بیستم است. او از مخالفان نظرات فیلسوفان این نحله بود.
کانت، مانند فردریک، فرزند روشنگری بود و، با وجود همه عدم ثباتی که از نظر شیوههای کلی خود داشت، تا پایانکار به عقل پایبند بود. ولی او نیز مانند روسو جزئی از نهضت رمانتیک بود و تلاش میکرد که عقل را با احساس، فلسفه را با مذهب، و اصول اخلاقی را با عصیان سازش دهد. او تورع (پیتیسم) را از والدین خود کسب کرد و آن را با خردگرایی (راسیونالیسم) کریستیان فون ولف آمیخت. سخنان بدعتآمیز «فیلسوفان» فرانسه را فراگرفت و آنها را با «اعلام ایمان کشیش ساووایی» در کتاب امیل ترکیب کرد. روانشناسی باریکبینانه لاک، لایبنیتز، بارکلی، و هیوم را به ارث برد و آنها را در تلاش خود به منظور رهانیدن علوم از دست هیوم و مذهب از دست ولتر به کار بست. زندگی خود را با نظم و ترتیب طبقه متوسط تنظیم کرد و انقلاب فرانسه را مورد تحسین قرار داد. او که در پروس شرقی تنها و منزوی مانده بود، همه جریانات فکری عصر خود را احساس، و آنها را یکجا جمع کرد.