رابطه سمبل – نماد – با ناخودآگاه در شعر اخوان به خصوص دارای اهمیت است. سمبل ریشه در ناخودآگاه آدمی دارد و سمبلیک کلام را به شعر سرودن به ناگزیر ما را به ناخودآگاهمان یا در واقع اسطورههای جمعیمان رهنمون میکند. اکنون شاید بهتر بتوان دریافت که چرا اخوان را شاعر شکست و امید(۱) خواندهاند. زیرا در ناخودآگاه اسطورهایمان همواره نبردی دایمی میان خوب و بد – خیر و شر – بود – که با خود به ناگزیر شکست و امید را به همراه میآورده است، این موضوع در ضمن اعتقاد اخوان را به تاریخ ادواری تایید میکند. اخوان به تاریخ ادواری و تکرار مکرر و مسلسلوار امید و شکست و باز امید و شکست باور داشت و این تسلسل بارها و بارها در اخوان تکرار میشود. اما این مساله باعث آن نمیشود که اخوان در بند اسطورههای کهن ایرانی که در ناخودآگاه کلمه وجود دارد، اسیر بماند زیرا که او در همان حال به نگاه تاریخی و بازتاب تاریخ در شعر خود وفادار میماند و این ویژگی متمایز اخوان است، به همین خاطر شعر زمستان که در ظاهر – و هم در باطن – وصف یک امر ساده در طبیعت است با قدرت فشرده تلخی روح تیره آن روزگار بعد از ۲۸مرداد را انتقال میدهد.