ویکتور خارا هنرمند متعهدی است، نه از حیث نگاه جاری جهانی که هنرمند متعهد را وابسته به نهاد قدرت تلقی میکند. تعهد هنری دقیقا آنجایی معنا مییابد که منادی دردهای تودههای گسترده حاشیهای باشد. هنر متعهد اولین خدمت را به خود هنر از حیث جایگاه شناختی هنر میکند. تولید هنری برای اینکه از صرف هویت کالایی در بازار هنری (که خود این بازاریبودن و ویترینیشدن اولین ردیه بر ذاتگرایی هنر برای هنر است) خلاصی یابد و تا حدودی فراتر از ابژه کالایی تغییر وضع دهد، باید بتواند حایز حیثیتی فراتر از پر کردن اوقاتفراغت و گوشه خلوت شود. چنین تولیدی است که قادر خواهد بود جدای از خالق خود، بهصورت یک سوژه عرضاندام کند. تولید هنری در حوزه هنر متعهد، جدای از ویژگیهای تولیدات هنری پارناسین، در کنار زیبایی، نوعی برانگیزانندگی و آگاهیبخشی دربر دارد که تولید هنری را اگر نه تا حد یک کنشگر دایمی، در حدود یک سوژه آگاهیبخش ارتقا میدهد. بر این اساس است که چنین تولیداتی از گستره مطالعات زیباییشناختی و صرف هنری فراتر رفته، ماهیتی بینارشتهای مییابند که در عین حال مورد تحلیل و تبیین جامعهشناختی و سیاسی نیز قرار میگیرند.