محل مکتبخانه دکان یا اتاق بزرگی در کوچه یا خانه یی بود که مکتبدارهای مرد یا مُلاباجی های زن، آن را اداره کرده به تعلیم و تربیت کودکان می پرداختند و صورت ظاهر آن عبارت بود از فرش حصیر یا نمد یا گلیمی مندرس و میز کوتاه و تشکچه ی مکتبدار و چند ترکه ی آلبالو یا عناب روی زمین کنارمیز و چوب فلکی [چوبی به قطر هشت تا ده سانت و طول یک ذرع و نیم و اسباب چوب زدن که دو نقطه ی میان آن را در سی چهل سانت فاصله سوراخ کرده طنابی در طول یک ذرع از سوراخ های آن گذرانده سرهای طناب را گره می زدند و طرز کارش به این صورت بود که مقصر را خوابانده پاهایش را در طناب آن می کردند و دو نفر که دو طرفش را داشتند آن را محکم پیچانده، پاها را در آن فشرده یک نفر مامور چوب زدن به کف پا می گردید.] کنار اتاق و برای زیر هر بچه، قطعه زیراندازهایی از قالیچه کهنه یا نمد و گلیم و گونی که از خانه هایشان می اوردند و قُلقُلک آبی برای هر بچه که با مکتب گذاشتنشان، مخصوصشان می گردید و منقلی که زمستان ها هر صبح برایشان آتش کرده همراهشان می کردند.
میدان توپخانه (= سپه) یکی از میدان هایی است که هم در زمان قدیم از اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و هم امروزه یکی از میدان های پُر رفت و آمد و معتبر تهران بحساب می آید. این میدان که مرکزی است که در آن خیابان های امیر کبیر، ناصر خسرو ، باب همایون، سپه، فردوسی و لاله زار به یکدیگر می رسند، در سال۱۲۸۱ ق احداث شد و در ابتدای احداث آن، میرزا قهرمان امین لشگر، وزیر گمرکات ناصر الدین شاه در ضلع شرقی اش، عمارت وسیعی با سردری گچ بُری شده و زیبا ساخت که بعد ها انگلیسی ها برای ساختن بانک خود درآن محل چهره ی این عمارت را بکلی تغییر دادند.
در اوایل حکومت ناصرالدین شاه، محل فعلی اداره ی پست، شهربانی سابق، وزارت دفاع ملی و ... سراسر بیابان بود و سربازان در آن «مشق» می کردند، به همین سبب آن را میدان مشق می نامیدند. در دوران پهلوی دوم در بخشی از آن بناهای نظامی و دولتی ایجاد گردید و قسمتی از آن هم به صورت گردشگاه در آمد که به آن باغ ملی می گفتند. اما چندی نپایید که آن بخش هم به تصرف ساختمان ها درآمد، ولی با اینهمه نام آن و سردرش هنوز تا این زمان پابرجاست.
امروزه هرگاه بازار تهران را به یاد می آوریم، بی درنگ راهروی سر پوشیده ای در نظرمان مجسم می شود با دو ردیف دکان که روبروی هم زیر آن سقف مشترک قرار دارند. اما این تجسم با هویت اصلی بازار در تهران قدیم بسیار متفاوت است، چرا که در آن زمان چون ارتباط مردم با هم بسیار محدود و سنتی بود، بازار نه فقط یک مرکز داد و ستد، بلکه یکی از مراکز عمده ی رابطه های اجتماعی و سیاسی میان مردم - از هر طبقه و دسته ای - به شمار می رفت و جایگاه وسیعی در قلب تهران قدیم، نزدیک به کاخ های سلطنتی ( ارگ ) و دیگر مراکز حکومتی داشت و همچنین نزدیک به مسجد جامع بود. زیرا که هر یک از این دو مکان عمومی (بازار و مسجد) باعث تقویت یکدیگر می شدند. البته امروز هم بازار تهران تا حدودی موقعیت خود را حفظ کرده است.