تئاتر در روم باستان، به نمایش هایی در روم اشاره میکند که در عهد عتیق (بین قرون ۷ و ۸ قبل از میلاد تا سال های ۳۰۰-۶۰۰ بعد از میلاد) اجرا می شده است واین نمایش ها، ریشه در مراسم و آیین های مذهبی وعلی الخصوص ریشه در نمایش های یونانی دارد.در مقایسه ای بین تئاتر روم و تئاتر یونان، بهراحتی می توان گفت که نمایش در روم، کمتر تحت تاثیر «مذهب» قرار داشت. همچنین رومی ها بیشتر به زیبایی های ظاهری اهمیت میدادند. جنگ و نزاع یکی از رایج ترین اجراها بر روی صحنه بود، بر خلاف یونانیان که دیالوگ های کمتری داشتند یا گفتگوها بسیار تکرار می شد. بازیگران نوعی سمبل را در بازی هایشان گسترش دادند که مخاطب تنها با نگاه کردن به بازیگر، نوع شخصیت او راتشخیص دهند.
برای مثال:
– جامه ارغوانی به نشانه اینکه شخصیت نمایش، مردی جوان است.
– جامه زرد به نشانه این اینکه شخصیت یک زن است. (در دورههای ابتدایی تئاتر روم، مردان نقش زنان را بازی میکردند، بعدها که روم پیشرفت کرد، زنان برده نقش زن را بهعهده گرفتند.)
– آویز زرد، به نشانه که شخصیت نمایش، یکی از خدایان است.
بطور کلی تاریخ نمایش درروم رابه دودسته تقسیم کردهاند:
دورهی جمهوری و نمایش دورهی امپراطوری.
ویژگیهای نمایش دوره جمهوری این بود که بیشتر آثار مکتوب در زمینهی کمدی و تراژدی در این دوره تهیه شده و آن هم بیشتر تحت تاثیر آثار یونانی بود و به اجراهای نمایش توجه چندانی مبذول نمیشد. اما نمایشهای دوران امپراطوری را بیشتر از جهت تماشاخانههای باعظمتی که درآن ساخته شد میشناسند. چه تماشاخانههایی که دراین دوره در روم و سایر نقاط امپراطوری آن ساخته شدند از لحاظ معماری شاهکارهایی به شمار می روند.
پانتومیم و میم
البته در دوران امپراطوری، پانتومیم یا «فابیولا سالتیکا» نیز مورد توجه زیادی بود. پانتومیم رومی را در حقیقت باید طلایهدار باله شناخت، زیرا این نمایش اساساً یک رقص روایی است. پانتومیم، بهعنوان یک شکل نمایشی، از سده پنجم پیش از میلاد در یونان وجود داشته است. این نمایش در روم، ابتدا بهصورت رقص یکنفره بود و بهعنوان برنامه ای کمکی بهکار گرفته میشد و همواره تابع برنامههای دیگر بود. داستان پانتومیم معمولاً از اساطیر اخذ میشد و بازی توسط گروه همسرایان که داستان را با آواز توضیح میداد و یک ارکستر متشکل از فلوت، نی و سنج همراهی میشد. این شکل پانتومیم ظاهراً در ۲۲ پیش از میلاد در روم، توسط «پیلادس» و «باتیلوس» معرفی شد.پانتومیم نمایشی جدی بود که گاه جنبه کمدی هم پیدا میکرد. جنبه کمدی در پانتومیم به زودی از محبوبیت افتاد و جنبه جدی آن بهتدریج جای تراژدی را گرفت. اما داستان پیدایش پانتومیم را اینگونه روایت میکنند که «آندرونیکوس» نمایشنامه نویس وبازیگر مشهور در حوالی سالهای ۲۴۰ قبل از میلاد، به تدریج صدای خودرا از دست داده به همین سبب کسی را وا میدارد تا در کنار صحنه بایستد و هنگامیکه اومشغول اجرای رقص بوده، گفتارها را با صدای بلند بخواند که به این وسیله پانتومیم هم آغاز شد. در این نمایش لباسهای رنگارنگ، وسایل گوناگون صحنه، گروه همسرایی وموسیقی از جمله عوامل نمایش پانتومیم می شوند؛ با موضوعاتی اساطیری و تاریخی.میم، اساساً یک شکل دراماتیک تئاتری، گاه کوتاه و گاه بلند و مفصل بود که بازیگران زیادی در آن ایفای نقش میکردند. احتمالاً میم به هر نوع موضوع جدی یاشوخی میپرداخت، اما عموماً سر و کارش با جنبههای روزمره زندگی بود،که با دیدی کمیک یا ساتیر نگریسته شده باشند. گروههای میم، علاوه بر نمایشهای دراماتیک، برنامههای متنوع سرگرمی بیشماری نیز داشتند. از جمله عملیات خارقالعادهای که توسط بندبازان، آتش پاشان، شمشیرخواران، تردستان، خنجربازان و غیره انجام میشد. راه رفتن با دیرکهای بلند، بازی با حیوانات دستآموز، آوازخوانی، رقص و برنامههای دیگر نیز جز نمایش گروههای میم بوده است.
بازیگری و شخصیت ها
اصطلاح معمول برای بازیگر در روم «هیستوریون» بود، و اصطلاح کانتور (بهمعنای سخنور،تحریرکننده) نیز بهکار برده میشد. در آغاز بین بازیگر درام جدی و اجراکننده میم (میموس یا سالتاتور) تمایز آشکاری وجود داشت و بازیگر میم منزلت کمتری داشت. اما در اواخر سلطه روم، اصطلاح هیستوریون به همه انواع بازیگران اطلاق میشد. غالب اجراکنندگان نمایش ها مرد بودند و تنها در میم بازیگر زن وجود داشت.به طوریکه در فابیولا آتلانا همواره چهار تیپ شخصیت وجود دارد:
«باکو»: لافزنی سرزنده و پر حرارت؛
«پاپوس»:پیرمردی مضحک؛
«ماکوس»: ابلهی شکمپرست؛
و «دوسنوس»:گوژپشتی ترسناک.
بسیاری از مورخان خاستگاه قراردادهای کمدیا دلارته، نمایش رایج در سده شانزدهم ایتالیا را در فارس های آتلان یافتهاند. اوج محبوبیت فابیولا آتلانا در سده اول پیش از میلاد بود و پس از آن میم جای آن را گرفت.
صورتک و لباس
صورتکها از پارچه کتانی ساخته میشدند و با موهای مصنوعی، همه سر و صورت بازیگر را میپوشاندند؛ همینطور صورتکهای پانتومیم دهان بسته بودند. «لوسیان» در سده دوم میلادی درباره صورتکهای پانتومیم مینویسد که بسیار طبیعیتر از صورتکهای اغراق شده تراژدی بوده اند. «کینتیلیان» نویسنده سده اول میلادی درباره صورتکها مینویسد که این صورتکها دوطرف داشتند، یک طرف حالتی شاد و طرف دیگر حالتی جدی داشت تا بتوان بدون تغییر صورتک حالت چهره را تغییر داد. لباس نمایش در روم، از جامههای سنتی یونان برگرفته شده بود. بازیگران معمولاً جامه بلندی میپوشیدند که کیتن نام داشت. رنگ کیتن بیانگر این بود که شخصیت نمایشی، به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارد. طول اجرای نمایش، ۲ ساعت بود و اغلب نمایشها کمدی بودند. در بیشتر کمدیها نیز شخصیتها به عمد عوض میشدند. مانند خدایانی که به انسان تغییر قیافه داده بودند.
موسیقی
موسیقی در نمایشنامههای رومی توسط نوازنده فلوت در هر گروه ساخته میشد، او در طول اجرا به تنهایی نوای زمینه را مینواخت. این فلوت به گردن نوازنده آویخته می شد تا دستهای وی را برای رهبری ارکستر آزاد بگذارد، که شامل دو لوله ۵۰ سانتیمتری است. البته عناصر موسیقی در پانتومیم پیچیده تر از درام های معمولی بود، زیرا در پانتومیم یک دسته ارکستر شامل فلوت، نی، سنج و سازهای ضربی دیگر شرکت میکرد.
منبع: روزنامه ابتکار ۹ شهریور ۱۳۹۴
1 Comments
سیاه قلم
خسته نباشید مرسی به خاطر این وبسایت زیبا