مطالب پیشنهادی

3 Comments

  1. 1

    آرین آرون

    در این نوشته چیزی جز تناقض گویی وجود ندارد. تعریفی که از سبک مارکز و کافکا ارایه می کند چیزی جز برداشت نادرست نویسنده از سبک و سیال نوشتاری این دو نویسنده نیست. نه کافکا پس مدرن بود و نه هم مارکز با جمع آوری ادبیات فلکور امریکای لاتین خواست انحطاط و زوال ادبیات مدرن را نشان دهد. چی برسد به این که خواسته باشد گامی به سوی پست مدرنیزم بگذارد.
    نکاتی زیادی در این نوشته وجود دارد که نفی کننده یک دیگر است. به گونه مثال از یک سو تعریف از نهلیسم و پوچ گرایی کافکا یاد می کند و با تعریفی که ارایه می کند هم برداشت نادرست نویسنده از خود مقوله نهلیسم است و از سوی دیگر می گوید کافکا همه چیز را نفی می کند بدون آن که راه حلی ارایه کند. مگر قرار است پوچ گرایان راه حلی هم ارایه کند؟ مگر پایان پوچ گرایی تهی نیست؟
    اگر شخصیت نهیلیست رمان پدران و پسران تورگنیف را در نظر بگیریم. چه چیزی جز نابود کردن و راه حل ارایه ندادن دارد؟
    کاش نویسنده در این مورد کمی بیشتر دقت می کرد. نکات زیاد دیگری هم هست که نمی خواهم به آن ها اشاره کنم.
    به روز باشید.

    Reply
  2. 2

    آرین آرون

    تعریفی که از سورریالیسم و ریالیسم جادویی ارایه شده به خوبی نمایانگر درون مایه مفهومی این دو سبک است: سور ریالیسم چیزهای غریب و شگرف را از طریق هنر خلق می کند، اما ریالیسم جادویی امریکای لاتین زندگی روزمره است. ادغام شده در شگفتی ها و اعجاز.
    درون مایه اصلی آثار ریالیسم جادویی بیشتر خشونت های سیاسی، فقر، ظلم و دیکتاتوری، تبعیض نژادی و جست و جوی هویت ملی است.

    Reply
  3. 3

    azi

    اگر به چیزی اعتقاد نداشته باشیم….دلیلی ندارد که آن را به لجن کشیم…..اینها فقط نظرات شخصی شما با نگاهی طرفدارانه به عقاید امروزی و انسان مدرنیزه است….

    Reply

نظر خود را دربارۀ این مطلب بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

انتشار مقاله از سایت نصور در رسانه های دیگر بدون لینک منبع روا نیست.