چارچوب اخلاقی نولیبرالیسم بهشدت متاثر از سنتهای محافظهکارانه جوامع غربی است. در لیبرالیسم کلاسیک نیز این آموزههای اخلاقی مشاهده میشد؛ اما در زمان خود نقشی مترقی در فرارفتن از قیدوبندهای دولتهای استبدادی وقت و آریستوکراسی موجود داشت. خواه در آثار اسمیت مانند «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملل» و خواه در آثار معاصران فیزیوکرات وی به طور تلویحی و گاه به صراحت شاهد وجود یک گرایش محافظهکارانه متافیزیکی هستیم. آدام اسمیت وقتی از «دست نامرئی» سخن میگفت به صورت تلویحی نماد و نشانهای متافیزیکی را در نظر داشت؛ همچنان که فرانسوا کنه نیز بهطور مشخص اشاره میکرد که این «باریتعالی» است که خاستگاه اصل هماهنگی اقتصادی است. اما اگر به نولیبرالیسم، یعنی لیبرالیسم مبتنی بر اقتصاد نوکلاسیک، بازگردیم و نمایندگان آن را در نظر بگیریم، فونهایک پدر فکری نسل جدید لیبرالها تلقی میشود. وی نیز به لحاظ موضع اخلاقی جایگاهی کاملا محافظهکار و سنتی دارد. موضع محافظهکارانه وی به تفکرات ادموند برک فیلسوف انگلیسی قرن هجدهم بازمیگردد که حتی با انقلاب کبیر فرانسه هم مخالفت میکرد. هایک به دینامیسم بازار معتقد بود اما این دینامیسم را تنها در چارچوب قوانین و سنتها و نهادهایی میدانست که بخش عمده آنها تغییر نمیکنند «قواعد حتما ثابت یا غیرمتغیر نیستند، اما آنها بخشی از میراثی فرهنگی است که کموبیش ثابت است.»