شهرت میرزای نائینی در تاریخ اندیشه سیاسی معاصر ایران برخاسته از کوششی است که او در جستوجوی مبانی مشروطیت و محدود سازی قدرت سیاسی از درون سنت اندیشه دینی انجام داد و سرانجام توانست بنیانی مشروع برای گونهای از نظام سیاسی محدود فراهم کند که پاسدار آزادی و برابری باشد و از حقوق شهروندی دفاع کند. بدون تردید دستاوردهای نظری او در این باره مرهون اجتهاد عقلگرایانهای است که در مکتب برجستهترین فقیه مشروطه خواه؛ یعنی آخوند خراسانی آموخته بود، ولی نمیتوان سهم نگرش مثبت به تجدد و بهره مندی از آثار در دسترس اندیشمندان جدید غرب را در شکلگیری اندیشه او نادیده گرفت. این سهم را میتوان از راه تامل در برخی از مشابهتهای اندیشه او با اندیشمندان جدید غرب همچون منتسکیو، لاک و روسو دریافت.