اندیشههای روسو در زمینههای سیاسی، ادبی و تربیتی، تأثیر بزرگی بر معاصران گذاشت. نقش فکری او که سالها در پاریس عمر سپری کرد، به عنوان یکی از راهگشایان آرمانهای انقلاب کبیر فرانسه قابل انکار نیست. اگر چه روسو، از نخستین روشنگرانی است که مفهوم حقوق بشر را بطور مشخص به کار گرفت، اما نزد او از این مفهوم تنها میتوان به معنایی ویژه و محدود سخن به میان آورد. در مجموع باید گفت که وی رادیکالتر از هابس و جان لاک و شارل دو مونتسکیو میاندیشید. شاید به همین دلیل است که برخی از پژوهشگران تاریخ اندیشه، وی را اساساً در تداوم سنت فکری عصر روشنگری نمیدانند، بلکه اندیشه او را بیشتر در نقد فلسفه روشنگری ارزیابی میکنند.
در تفکر بدیو فلسفه های مضاف ( مانند فلسفه ی هنر / سیاست /عتم ) جایی ندارند .فلسفه مشروط است به رویه های جهارگانه ی یاد کرده ، اما در هیچ یک از آنهابه اصطلاح کار تخصصی نمی کند .بدین اعتبار ، بدیو با هر گونه تقسیم آکادمیک فلسفه به شاخه ها و شعبه های به ظاهر عینی مخالف اتست . از دید وی ، رشته های موسوم به معرفت شناسی ( فلسفه ی علوم ) ، زیبا شناسی ( فلسفه ی هنر ) ، روان شناسی ( فلسفه ی عواطف ) یا (فلسفه ی سیاسی ) ( فلسفه ی کرد و کارهای قدرت ) نه موضوعیتی دارد نه جذابیتی . از این گذشته ، بدیو در همه ی نوشته هایش پیوسته تاکید می کند که فلسفه می باید از وسوسه ی نسبت دادن ِ حقیقت ِ ویژه ی خود به حقیقت ِ هر یک از گفتارهای جاری بپرهیزد ، فرآیندی که او از آن به ( فاجعه ) یا ( خانه خرابی ِ ) فلسفی تعبیر میکند.
سخن ازفلسفه پست مدرن، بنیانها و همچنین شالوده اینگونه ازتفکر است. مقوله ای که همپای شاکله سایر نحله های فلسفی که امروزه مطمح نظر خود را، انسان و مفاهیم پیرامون آن قرار داده اند، رخ می نمایاند. انسان در تفکر پست مدرن، سیاست، پست مدرنیته، هنر پست مدرن، ادبیات پست مدرن، جهان ارتباطات و دنیای پست مدرن و .... .
فرانسوا ماری اروئه[1]،ملقب به ولتر[2](30مه 1778-21نوامبر 1696)، نویسنده، مقاله نویس، معتقد به وجود خدا و بی اعتقاد به دین، فیلسوف و روشنفکر فرانسوی، بیشتر به دلیل بذله گویی، حدت ذهن و دفاع از آزادیهای مدنی از جمله آزادی دین و حق محاکمه عادلانه،اشتهار یافته است. وی، به رغم سانسور فراوان و بیداد قوانین ناعادلانه در فرانسه، پشتیبان آشکار اصلاحات اجتماعی است. ولتر، فیلسوفی جدلی و انتقادی است، که بیشتر به انتقاد کوبنده از دگماتیسم حاکم بر کلیسای مسیحی و نهادهای فرانسوی زمان خویش می پردازد.
سیمون دو بووار فیلسوف و نویسنده نامدار فرانسوی، صد سال پیش به دنیا آمد. او را مهم ترین زن روشنفکر قرن بیستم دانسته اند که نه تنها در فلسفه و ادبیات، بلکه در مبارزات اجتماعی زنان نیز جایگاهی بلند دارد. در زمانه ای که جامعه برای زنان، مرزهای محدود و معینی می شناخت، سیمون دو بووار یکی از نخستین زنانی بود که در زندگی، تحصیلات و فعالیت اجتماعی، از آغاز همپای مردان پیش رفت، نه برای آنکه هویتی مردانه بگیرد یا بندهای اجتماعی را سبکسرانه درهم بشکند، بل برای آنکه به زن هویتی تازه و مستقل بدهد. بیش از پنجاه سال فعالیت نظری و عملی او معطوف به این امر بود که زنان را در یافتن هویتی مستقل در مقابله با دنیای مردسالار یاری دهد.