آیین دائو (تائو) یا دائوئیسم یکی از دو سنّت مذهبی ـ فلسفی کهنسال چین است . سنّت خواندن آیین دائو و آیین کنفوسیوس از آن رو است که این دو بیش از آنکه دین و مذهب بهمعنایی که خوانندگان سامی ادیان میپندارند، باشد، یک روش زندگی هستند. آیین دائو در ردهبندی مذاهب در آن دسته مذاهب جا میگیرد که ماکس وبر آنها را ادیان اقشار روشنفکر میخواند. دائو خود نیز بهمعنای "طریق" و "راه" است.
ویژگى کلى اندیشه چینى که نظر اکثر محققان را به خود جلب کرده تعلق خاطر آن به سیاست، ادبیات، هنرهاى زیبا و بیش از همه اخلاق و روابط اجتماعى به جاى مباحث متافیزیکى است. البته آیین تائو در این میان یک استثناست. بدین لحاظ ذهن و دل چینى به جاى آنکه در اندیشه خدا و سایر موضوعات و مفاهیم دینى و متافیزیکى بوده باشد، بیشتر معطوف به انسان در مقام عضوى از اجتماع و جزئى از طبیعت بوده و در اندیشه هماهنگى بین این سه به سر برده است و بیش از آنکه اخروى باشد دنیوى بوده است و هر دستگاه بزرگ اندیشه چینى در آغاز همچون یک فلسفه تربیت نفس مى شکفد و تنها از سر اتفاق است که شکل آیین دینى به خود مى گیرد. در این نظام اندیشگى چهار مکتب مهم کنفوسیوس، موزه، تائو و قانون از نظر تأثیر بزرگى که در زندگى چینى داشتند میدان کلى فلسفه چینى را دربرمى گیرند. هشت فیلسوف بزرگ دوره «جو» نمایندگان این نظامهاى فلسفى اند. یعنى کنفوسیوس، منسیوس، لائوتزو، جوانگ زه، یانگ جو، موزه، سیون زه و هان فى زه. مکاتب دیگر چیزى جز شاخه هاى این جریان و سخنگویان آنها نیستند. دو کرانه اصلى تفکر فلسفى چینى اندیشه کنفوسیوس و تفکر تائویى است که اولى انسان گرا و زمینى است و دومى عرفانى و آن جهانى و تعارض پرسابقه بین این دو جریان، نوعى تعادل را در اندیشه چینى موجب شده است.