نلسون ماندلا، تنها پنج سال رئیس جمهور کشورش بود، اما همچنان بیش از همه رهبران منطقه محبوبیت دارد. نفوذ او در میان مردمان قاره سیاه غیر قابل توصیف است. مردم آفریقاى جنوبى با وجود داشتن رئیس جمهور متنفذى به نام تابو امبکى و موفقیتى که دیپلماسى او در فرونشاندن بحران زیمبابوه کسب کرد هنوز ماندلا را مرد شماره یک کشورشان مى شناسند. در زادگاهش وى را «مادیبا» مى خوانند و این لقبى است که پیروانش به وى داده اند. هنگامى که ماندلا کرسى رهبرى بزرگترین تشکل سیاسى «کنگره ملى آفریقا» را به جانشین اش واگذار کرد هیچ نشانه اى از تغییر در رفتار او دیده نشد. در لحن پیغام وى آثارى از تبلیغ کیش شخصیت نبود.
دوستانش مى گویند: وقتى مادیبا سخن مى گوید سکوتى مطلق در کشور برقرار مى شود و این خود یک سرمایه سیاسى براى مردم قاره سیاه است که در نقش یک قدیس سیاسى از شکاف و اختلاف در آفریقاى جنوبى جلوگیرى مى کند.
همه میراث اخلاقى ماندلا در این جمله خلاصه شده است که او از کینه و انتقام گریزان بوده است. یعنى همان چیزى که مصیبت عظماى این منطقه است / وقتى مرد شماره ۴۶۶/۶۴ مدت ۲۷سال زندانى بود و هنگامى که در سال ۱۹۹۰آزاد شد درباره انتقام نمى خواست چیزى بداند و این امر، از وى فردى خارق العاده ساخت. این برنده جایزه صلح نوبل، به افرادى که وى را سالیان دراز، آزار داده بودند نزدیک مى شود / وى با «هندریک ورورد» نخست وزیر سابق و بیوه اى که آپارتاید را بوجود آورد چاى مى نوشد و با «پرسى یوتار» وکیل دولت سابق که بر ضد وى اقامه دعوى کرد و وى را به زندان افکند دائم در تماس است و مزاح و شوخى مى کند.
هنگامى که آفریقاى جنوبى میزبانى جام جهانى راگبى ۱۹۹۵را به عهده داشت، نلسون ماندلا اتباع غیر سفیدپوست آفریقاى جنوبى را به حمایت از تیم اتحادیه ملى راگبى آفریقاى جنوبى که پیش از این مورد نفرت همگان بود دعوت کرد. پس از آنکه تیم اسپرینگبوک با پیروزى بر نیوزلند به قهرمانى رسید، ماندلا با پوشیدن لباس اسپرینگبوک جام قهرمانى را به کاپیتان سفید پوست این تیم، اهدا کرد. این اقدام ماندلا گامى مهم در راستاى برقرارى آشتى میان سیاهان و سفیدپوستان آفریقاى جنوبى محسوب مى شد.
ماندلا در یک خانواده تمبو در روستاى کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز مناطق ترانسکى از استان کیپ اتحادیه آفریقاى جنوبى به دنیا آمد. پدرش، گادلا هنرى مپهاکانییسوا، عضو شوراى سلطنتى مردم تمبو بود.
رولیهلاهلا ماندلا در هفت سالگى، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت. پدر رولیهلاهلا وقتى وى ۹ ساله بود در نتیجه بیمارى سل درگذشت و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستى وى را بر عهده گرفت.
ماندلا در یک مدرسه تبلیغى وسلى در همسایگى محل زندگى نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگى در مؤسسه شبانه روزى کلارک برى، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد و توانست به جاى سه سال، در دو سال مدرک مقدماتى خود را اخذ کند.
در نوزده سالگى، در سال، ۱۹۳۷ به هلدتون، دانشکده وسلى در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتى در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد و به ورزش هاى بوکس و دو و میدانى علاقه مند شد. پس از شرکت در کنکور، او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسى در دانشگاه فورت هار کرد.
ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خود، در تحریم شوراى نمایندگى دانشجویان که در اعتراض به سیاست هاى دانشگاه انجام گرفت شرکت کرد و پس از آن از فورت هار اخراج شد. ماندلا به لطف ارتباطى که با دوست و همکار خود، والتر سیسولو، داشت به عنوان منشى یک شرکت حقوقى شروع به کار کرد. در حین کار، تحصیلات خویش را به صورت مکاتبه اى در دانشگاه آفریقاى جنوبى (UNISA) به اتمام رساند و پس از آن شروع به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه ویتواترسرند کرد. ماندلا در این مدت در شهرکى به نام الکساندرا زندگى مى کرد.
در سال، ۱۹۶۱ ماندلا رهبرى اومخونتو وسیزوه (به معناى «نیزه ملت»، که علامت اختصارى آن MK است) شاخه نظامى کنگره ملى آفریقا (ANC) را که خود یکى از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت. او مبارزات ضد نژادى علیه اهداف نظامى و دولتى را رهبرى کرده و طرح هایى تدوین کرد تا در صورتى که این روند مبارزات نتوانست به آپارتاید خاتمه دهد به جنگ چریکى متوسل شود. چند دهه بعد، خصوصاً در دهه، ۱۹۸۰ مخونتو وسیزوه به عنوان هسته اصلى جنگ چریکى پرچم مبارزه علیه رژیم آپارتاید را در دست گرفت. ماندلا بعد از این نگاه خویش را به آن سوى مرزها معطوف کرد و در خارج از کشور مبادرت به جمع آورى کمک هاى مالى براى MK کرد و در دیدار با برخى از دولت هاى آفریقا ترتیباتى براى آموزش شبه نظامى داد.
سرانجام در ۵ اوت، ۱۹۶۲ ماندلا پس از هفده ماه گریز، دستگیر و در دژ ژوهانسبورگ زندانى شد. سه روز بعد، در دادگاه جنجالى نظام آپارتاید وى متهم به رهبرى اعتصاب کارگران در سال ۱۹۶۱ و ترک غیرقانونى کشور شد. در ۲۵ اکتبر، ۱۹۶۲ به پنج سال زندان محکوم گردید و دو سال بعد در ۱۱ ژوئن، ۱۹۶۴ به اتهام شرکت در کنگره ملى آفریقا (ANC) براى وى حکم دیگرى صادر شد.
ماندلا در جزیره رابن زندانى شد و در این زندان ۱۸ سال از محکومیت ۲۷ سال زندان خود را به سر برد. در این زندان بود که اثر ماندگار خویش را که منشور مبارزه او به حساب مى آید، تحت عنوان «راه طولانى آزادى» نوشت.
ماندلا در مدتى که در زندان بود با همه این کامیابى هاى سیاسى در زندگى شخصى خود شانس چندانى نداشت، اولین همسرش خیلى زود از وى جدا شد. دومین همسرش نیز که شانزده سال از وى جوان تر بود، به سبب اختلاف با وى که در زندان بود جدا شد.
ماندلا که همه عمر خویش را تحت تعقیب بوده مى نویسد: «سالیان دراز از جاسوسان آپارتاید رنج برده است.» ماندلا بسیارى از همدستانش از جمله محافظ مورد علاقه خود را در سال ۱۹۹۱در یک توطئه از دست داد. وى در ۸۰ سالگى سرانجام با «گراکا ماچل» بیوه «سامورا ماچل» رئیس جمهور سابق موزامبیک ازدواج کرد.
همه سال هاى ایام زندان مبارز پیر که چندى پیش ۹۰ ساله شد، چنان که در کتابش آمده سرشار از نکات جذاب براى آزادیخواهان است. نظام آپارتاید وقت در فوریه ۱۹۸۵ از او خواست آزادى مشروط به شرط عدول از عقاید خویش را بپذیرد. از او خواسته شده بود مبارزه مسلحانه را محکوم کند اما ماندلا این معامله سیاسى را شرم آور خواند. او تا فوریه ۱۹۹۰ رنج زندان را به سازش ترجیح داد تا این که تلاش کنگره ملى آفریقا و مبارزات بین المللى با شعار «نلسون ماندلا را آزاد کنید» منجر به آزادى وى شد. فردریک دکلرک رئیس جمهور همزمان دستور آزادى ماندلا و پایان ممنوعیت فعالیت کنگره ملى آفریقا را صادر کرد.
1 Comments
novinsharj
باز هم از این مطالب بزارید